Quantcast
Channel: کشکول الیاس
Viewing all 223 articles
Browse latest View live

بسم الله الرحمن الرحیم

$
0
0

بسم الله الرحمن الرحیم

سند زير يكي از شواهد هوشياري و غيرت اقتصادي عالمان ديني كشور در زماني است كه علماء بزرگترين گروه مرجع و فرهنگ‌سازان اصلي جامعه به شمار مي‌رفتند. نامه زير را حدود ۱۱۰ سال پيش (۱۲ جمادي‌الاول ۱۳۲۴ قمري) ۱۳ تن از علماء اصفهان امضاء و منتشر كردند، يعني زماني كه تازه طليعه اين بيماري در كشور رخ نموده بود. جالب آنكه شيوه ۱۳ عالم مذكور مواجهه‌اي كاملا فرهنگ‌سازانه بوده و با روش افتاء (مانند فتواي تحريم تنباكو) تفاوت دارد. به بيان ديگر اينان استفاده از محصول خارجي را حرام ندانستند اما به همگان اعلام كردند كه خود از آن اجتناب مي‌كنند.

متن نامه:

«بعد از تسبيح و تحميد، اين خدام شريعت مطهره با همراهي جناب ركن‌الملك متهد و ملتزم شرعي شده‌ايم كه مهما امكن بعد ذلك تخلف ننماييم. فعلا پنج فقره است:

۱. قبالجات و احكام شرعيه بايد روي كاغذ ايراني بدون آهار نوشته شود اگر بر كاغذهاي ديگر نويسند، مهر ننموده و اعتراف نمي‌نويسيم. حرام نيست كاغذ غيرايراني و كسي را مانع نمي‌شويم، ماها با اين روش متعهديم.

۲. كفن اموات اگر غير از كرباس و پارچه اردستاني يا پارچه ديگر ايراني باشد متعهد شده‌‌ايم بر آن ميت، ماها نماز نخوانيم. ديگري را براي اقامه صلوت بر آن ميت بخواهند، ماها را معاف دارند.

۳. ملبوس مردانه جديد كه از اين تاريخ به بعد دوخته و پوشيده مي‌شود قرارداديم مهما امكن هرچه بدلي آن در ايران يافت مي‌شود، لباس خودمان را از آن منسوج نماييم و منسوج غيرايراني را نپوشيم. احتياط نمي‌كنيم و حرام نمي‌دانيم لباسهاي غيرايراني را، اما ما ملتزم شده‌ايم حتي المقدور بعد از اين تاريخ، ملبوس خود را از نسج ايراني بنماييم، تابعين ماها نيز كذلك. متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد.

۴. ميهماني‌ها بعد ذلك و لو اعياني باشد، چه عامه و چه خاصه بايد مختصر باشد، يك پلو و يك چلو و يك خورش و يك افشره. اگر زائد بر اين كسي تكلف دهد ما را به محضر خود وعده نگيرد، خودمان نيز به همين روش ميهماني مي‌نمائيم، هرچه كمتر و مختصرتر از اين تكلف كردند موجب مزيد امتنان ماها خواهد بود.

۵. وافوري و اهل وافور را احترام نمي‌كنيم و به منزل او نمي‌رويم زيرا كه [از] آيات باهره قرآن و حديث لاضرر، ضرر مالي و جاني و عمري و نسلي و ديني و عرضي و شغلي آن محسوس و مسري است و خانواده‌‌ها و ممالك را به باد داده. بعد از اين هر كه را فهميديم وافوري است به نظر توهين و خفت مي‌نگريم.

علمائي كه اين نامه را امضاء كرده‌اند:

 حاجي آقا نورالله، حسين بن جعفر فشاركي، آقا نجفي، شيخ مرتضي اژه، ميرزا محمدتقي مدرس، سيد محمدباقر بروجردي، ميرزا علي محمد، ميرزا محمد مهدي جويباره، سيد ابوالقاسم دهكردي، سيد ابوالقاسم زنجاني، محمد جواد قزويني، سيد محمدرضا شهير به آقا ميرزاي مسجدشاهي و حاجي آقا حسن بيدآبادي.

(منبع: موسي نجفي در كتاب حكم نافذ آقانجفي: عرفان، مرجعيت و سياست، ص ۸۴)


سبک زندگی

$
0
0
باید مواظب باشیم در خصوص مطالعات و تحقیقات "سبک زندگی"در دام تحقیقات پوچ غربی نیافتیم.

بلکه علوم انسانی با منبع اسلامی را مدنظر قرار دهیم. و از فردا اساتید دانشگاه نگویند کانت و فروید و .... چه گفته اند.

کتاب های منبع در خصوص سبک زندگی:

- قرآن مجید

- کتاب رساله ذهبیه امام رضا (ع) : = ترجمه و توضیح : دکتر محمد دریائی

- کتاب مفاتیح الحیاه :   آیت الله جوادی آملی

- حلیه المتقین : مرحوم مجلسی

 

ملک عبدالله پادشاه عربستان صعودی مرد!؟

سید مجتبی نواب صفوی

$
0
0

هوالعزیز

امام خامنه ای:

 باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نواب در من به موجود آمد و

هیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد....

 

در آستانه پنجاه و هفتمین روز سالروز شهادت سردار بزرگ بصیرت و غیرت

حجه الاسلام و المسلمین سید مجتبی نواب صفوی  و فداییان اسلام

 همایش سردار بصیرت

 

کاربرد تفکر نواب صفوی در عصر حاضر

 

جمعه ۲۹ دی ماه ۱۳۹۱

از ساعت ۳۰: ۱۸ شب

اصفهان - چهارراه شکر شکن -  کتابخانه امیرالمومنین (ع) - خواهران و برادران

 

با حضور :
حجه الاسلام و المسلمین شجونی

استاد عبد خدائی -از مبارزین و یاران همراه نواب صفوی

حجه الاسلام و المسلمین کاوه - مدیر مسئول نشریه سراسری عبرتهای عاشورا

حزب الله اصفهان - انصار ولایت

 

 

راهپیمائی 22 بهمن و مذاکرات 24 بهمن

$
0
0
رهبر انقلاب در ديدار مسئولان و كاركنان حفاظت اطلاعات نيروهاي مسلح:

 

ملت ايران بار ديگر در روز 22 بهمن،قدرت، شادابي و فهم خود را در مقابل جهانيان، به رخ خواهد كشيد.

 رهبرمعظم انقلاب‌ با تأكيد بر اين‌كه بايد به خداوند متعال توكل كرد و به ياري خداوند نيز خوشبين بود، افزودند: جبهه استكبار تمام تلاش و توان خود را به كار گرفته است تا از طريق تحريم ها و فشارها، ملت ايران را وادار به تسليم كند اما اين ملت سختي ها را تحمل مي كنندزيرا نقشه و تاكتيك دشمن و هدف راهبردي او را متوجه شده و براساس فهم و تشخيص صحيح، عمل مي كند.

 

دو روز بعد:

 

ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درپایان مذاکرات دو روزه خود در تهران مقرر کردند دور بعدی گفتگو ها نیز در تهران و در تاریخ 24 بهمن ماه برگزار شود.

 

 

 نتیجه:

خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

بازارچه های مرزی

$
0
0
لزوم ایجاد بازارچه های مرزی برای دور زدن تحریم ها.

رسول جعفریان: بیشتر گذشته علمی ایران چرندیات است!

$
0
0

به گزارش جهان به نقل از مهر، نشست دیگری از سلسله نشست های الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت عصر روز یکشنبه 8 بهمن با سخنرانی حجت الاسلام رسول جعفریان در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد.

جعفریان در ابتدا گفت: در این سخنرانی کتابی را مبنا قرار می دهم با عنوان «عجایب المخلوقات» که نسبتا اثر مهمی در تمدن و علم اسلامی محسوب می شود و به لحاظ زبان فارسی نیز اهمیت دارد اما پیش از سخن درباره این کتاب باید مقدماتی را درباره تاریخ علم در تمدن اسلامی بیان کنم. ما در بحث تاریخ علم مدام در پی تمجید از خود هستیم.

وی افزود: مباحث مربوط به انحطاط تمدن اسلامی در دو دسته جای می گیرند که یک دسته از آن معطوف به مبحث ضعف در حوزه فرهنگ و تولید علم است و دسته دیگر معطوف به عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. درباره مباحث دسته نخست مطالب فراوانی مانند جنگ های داخلی، نظام های سیاسی متشتت یا ملوک الطوایفی بیان شده است. حال باید دید تمدن اسلامی به دلیل ضعف حکومت ها دچار انحطاط یا پیشرفت شده یا به دلیل عدم درک علم در مدارس چنین شده است. بحث من معطوف به ضعف شناخت علم در تمدن اسلامی است.

این مدرس تاریخ اسلام به ضعف رشته تاریخ علم در تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: رشته تاریخ علم پس از قرون چهارم و پنجم و توجهات کم و بیش فارابی و ابن سینا به آن، یه طور جدی مورد توجه قرار نگرفت و تنها عده ای آن را به صورت تکراری و بی خاصیت مورد توجه قرار دادند. اکنون نیز به رشته های تاریخ علم و تاریخ فلسفه به طور جدی توجه نمی شود. نخستین کسی که فلسفه و تاریخ علم را مطرح کرد سیدحسین نصر بود و به همین دلیل شاید این رشته به نوعی رنگ و بوی سیاسی نیز به خود گرفته باشد.

وی با انتقاد از خودتعریفی در بحث تاریخ علم گفت: وقتی ما درباره تاریخ علم سخن می گوییم قصدمان آسیب شناسی نیست بلکه بیشتر در پی تعریف و تمجید از خودمان هستیم. همواره آمارهایی را از کتاب های آن دوران می دهیم و بیان می کنیم که مثلا ما در حوزه پزشکی چند هزار نسخه کتاب داشتیم، در حالی که بیش از نود درصد این کتابها جز مشتی خرافات و مزخرفات نیستند. بسیاری از کتاب های علمی ما چرندیات هستند.

وی ادامه داد: علم نجوم ما نیز همین گونه است. بیشتر کتاب هایی که در تمدن اسلامی درباره نجوم نوشته شده اند، موضوعات غیرعلمی مانند احکام نجوم، تنجیم، پیشگویی و حرف های بی اساس را شامل می شوند. حال ما به دنبال چاپ های احتمالی این کتابها در اروپای قدیم نیز می گردیم تا بگوییم این آثار در اروپا نیز تدریس می شدند تا از این طریق بیشتر از خودمان تعریف کرده باشیم.

جعفریان با اشاره به اینکه ضمن توجه اندک به تاریخ علم، درباره تاریخ اقتصادی و اجتماعی با نگاه فرهنگی مطلقا کاری نکرده ایم گفت: ما همواره به افتخار می گوییم که قرآن 750 بار به مفاهیم علمی اشاره کرده است و به روایت های مربوطه نیز اشاره می کنیم، در حالیکه کار جدی را در علم انجام نمی دهیم و هنوز شروع نکرده ایم. ما تمجید از علم و علم آموزی زیاد داریم ولی این مشکل ما را حل نمی کند و پاسخ ابهامات ما را در علم نمی دهد. ما اطلاعات چندانی به علم یونانی نیفزودیم.

وی افزود: کسی با توصیه راهش را ادامه نمی دهد، بلکه تنها می تواند شروع کند، این در حالی است که ما پس از هشتصد سال تنها توانستیم از معلوماتی که یونانی ها به ما دادند فراتر برویم یا اصلا نتوانستیم. اروپاییان استفاده زیادی از متون ما کردند اما حقیقت این است که ما وارث یونانیان بودیم و این میراث را با یک مقدمه و اندکی اطلاعات بیشتر به غربی ها پس دادیم. اینکه ما تا چه اندازه توانستیم حصارهای علم را بشکنیم و از دایره پیشینیان خارج شویم موضوع بحث من است. مقصود این نیست که علم در تمدن اسلامی در حد صفر است اما به هر حال این بحثی است که با تامل در متون علمی قدیم ما قابل بررسی است.

رییس پیشین کتابخانه مجلس با تاکید بر اینکه وجود اندیشمندان نادر در تمدن اسلامی را نباید به منزله وجود جریان های فکری در آن دوران بدانیم گفت: ابن هضم اندلسی سخنان قابل تاملی درباره جایگاه عقل دارد و ابن خلدون نیز بسیار از او تاثیر گرفته است، اما ابن هضم یک استثنا در دوران خود بود، زیرا آگاهی عمومی مغرب اندلس در آن دوران بسیار با تفکرات او فاصله داشت. بخش زیادی از کتب قدیمی ما مزخرفاتند.

وی افزود: ابن خلدون که به یک جریان تبدیل شد حتی یک وارث به درد بخور هم ندارد. در واقع ابن خلدون را اروپایی ها فهمیدند و به مسلمانان معرفی کردند مانند ما که یونانی ها را به آنان معرفی کردیم. ابوریحان نیز چهره شاخصی در علومی نظیر دین شناسی مقایسه ای بود اما راه وی را کسی ادامه نداد. مقصودم این نیست که اصلا دستاوردهای نوین در علم نداشتیم زیرا هنوز هم متون امیدوار کننده و شاخص از گذشته پیدا می شوند. اما واقعیت است که طبق همین متون ما تا قرنها حتی از حصار فسلفه ارسطویی و طب جالینوسی و بقراطی خارج نشده بودیم.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: هیئت ما همان هیئت بطلمیوسی بود، مزخرفاتی که جز خسوف و کسوف اطلاعات مهم دیگری در چنته نداشت. با وجود پیشرفت هایی که در قرون چهارم و پنجم در جغرافیا داشتیم اما واقعیت این است که اگر مجموعه علم نجوم در تمدن اسلامی، در حد تاثیرگذاری اختراع تلسکوپ نیست. مقصودم این سخنان این است که آمار دادن فایده ندارد، بلکه باید ببینیم حرکت و فکر دانشمندان نادر مانند ابوریحان تا چه اندازه در تمدن اسلامی عمومی شد و رواج یافت.

جعفریان با اشاره به ادعای برخی از افراد مبنی بر اینکه نظام دینی جایی برای تفکر باقی نمی گذارد گفت: «آرامش دوستدار» کتابی با عنوان «امتناع تفکر دینی» نوشت که البته کتابی سیاسی است. وی در این کتاب بیان می کند که در نظام دینی جایی برای تفکر نیست و صرف اینکه متدین باشیم فکری باز نخواهیم داشت. به اعتقاد وی ما متهمیم به جهت اینکه در هزار سال گذشته به دلیل تحکم آرای کلامی و فلسفی که رنگ دینی داشت، تامل جدی در نظام آفرینش نداشتیم زیرا گمان می کردیم که تفکر در نظام آفرینش ممکن است باور دینی ما را متزلزل کند. ما باید برای ادعاهای این نویسنده جواب پیدا کنیم اما به نظرم تا حالا کار جدی برای پیدا کردن این جواب انجام نداده ایم.

وی افزود: ما با تکیه بر تفکر ارسطویی، شناخت کلیات را بهترین نوع شناخت دانستیم و به استقراء توجه نکردیم. مقصودم این است که ما باید پاسخ این ابهام را بدهیم که بحث امتناع ما از تفکر به چه شکل بوده است. البته این کتاب برخوردی کاملا سیاسی داشت زیرا به هرحال افراد متدینی نیز بودند که راه را برای تفکر باز کردند.

جعفریان در بخش دیگری از سخنانش گفت: حمله غزالی به تحصیل علم، استدلال و همچنین ترویج تصف از سوی دیگر کمتر از حمله مغول به ما ضربه نزد. فلسفه صدرایی در معرفت شناسی بر مساله وجود ذهنی تاکید می کند، اما تاکید بر این مساله هیچ مشکلی را حل نمی کند. شاید بر من خرده بگیرند که فلسفه صدرایی را نمی شناسم اما به هر حال برخی مسایل بدیهی است. معرفت شناسی صدرایی ما را در مواجهه با دنیا و در واقع نمایی تفکر کمک نمی کند.

وی افزود: ما تا پیش از اینکه دکارت بحث معرفت شناسی خود را مطرح کند خواب بودیم، تا پیش از آن جز بحث وجود به هیچ بخشی از معرفت شناسی توجه نکرده بودیم. ما تازه حدود پنجاه سال پیش بحث گفتمانی مانند هرمنوتیک را مورد توجه قرار دادیم و اکنون بر سر فهم و نقد آن مسابقه گذاشته ایم. بیندیشیم شرقی و غربی کردن علوم به ابهامات ما پاسخ می دهند؟

جعفریان با اشاره به بومی سازی علم گفت: این بحث جای صحبت و تامل دارد. چندین سال پیش مرکزی در قم با هدف بومی سازی علوم تاسیس شد که سعی در اسلامی کردن فیزیک و شیمی داشت! یادم هست که عده ای به طنز بحث تراکتورسازی اسلامی را هم مطرح می کردند. هنوز هم این مباحث جریان دارند. باید با خود بیندیشیم که با شرقی و غربی کردن علوم ابهامات ما درباره علم حل شدند یا به ابهامات اضافه شد.

وی تاکید کرد: مردم منتظر نمی مانند تا ما علوم مخصوص خودمان را در دانشگاه ها تولید کنیم، آنها اگر به علمی نیاز داشته باشند از زیر سنگ هم که شده آن را کسب می کنند. علمی که همراه با آبادانی باشد نداشتیم.

جعفریان در ادامه گفت: باید ببینیم چرا انقلاب علمی در تمدن اسلامی اتفاق نیفتاد. متون قدیمی مزخرف را در دوره های طولانی تدریس کردیم و علمی که همراه با آبادانی و عمران باشد را نداشتیم. ما در سی سال گذشته هیچ توجهی به معرفت شناسی و تاریخ علم نداشتیم و بیشتر کار ما در این حوزه ترجمه است.

وی سپس به کتاب «عجایب المخلوقات» نوشته زکریا بن محمد بن محمود کمونی قزوینی اشاره کرد و گفت: این اثر در قرن ششم که حاصل تمدن اسلامی بود نوشته شد. در آن دوران علوم طبیعی و ریاضی وجهه خود را به دست آورده بودند. این اثر در واقع دایره المعارفی است که در سال 560 هجری قمری نوشته شد. در این اثر یک طبقه بندی او معرفی از علوم ارایه شده است. این کتاب ها نگاه خاصی به مخلوقات و عالم دارند و بسیار هم مورد قبول عام هستند.

جعفریان با اشاره به فراوانی این کتاب ها گفت: نویسنده کتاب «عجایب المخلوقات» خرافات را هم در کتابش بیان کرده است و البته اذعان به خرافات بودن آنها دارد. حیوان شناسی، جواهرشناسی، پزشکی و نجوم بخش های مختلف این کتابند که البته خواندن بسیاری از مطالب آن ما را به تعجب وامی دارد. کتاب دیگری با عنوان «الحیوان» در علم پزشکی در قرن هفتم نوشته شد که حتی یک کلمه از آن به وجهه علمی ندارد. همین کتابها دست مردم می چرخید و منبع معارف آنها می شد. مردم ما عقایدشان را از پای منبر می گیرند نه از مدارس.

وی ادامه داد: این اثر که ما آن را به عنوان نمونه ای از دایره المعارف های آن دوران برگزیده ایم، به لحاظ روشی نیز مشکل دارد و برخی مطالب غیرعلمی را با متصل کردن آنها به احادیث باور می کند. هزار سال پیش شیخ صدوق در پایان «الاعتقادات» بیان می کند که بسیاری از احادیث که مورد استناد اخباری ها بودند پایه و اساس ندارند، اما ما اکنون هنوز هم بسیاری از این احادیث را جزو دین می دانیم.

جعفریان در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: مشکل ما این است که فکر می کنیم بحث علم و دین را حل کرده ایم. ما در علوم انسانی بسیار بسته تر عمل کرده ایم و با وجود نگاه شگفتی که به این حوزه داریم هنوز مبانی جامعه را نشناخته ایم. هنوز هم گمان می کنیم در شناخت جامعه باید حتما نگاه دینی داشته باشیم، در حالی که نباید عشق بیش از حد به یک امر مانند دین سبب شود که همه چیز را در قالب آن قرار دهیم. ما هنوز در بحث جوهر و عرض مانده ایم.

وی ادامه داد: ما هنوز در بحث جوهر و عرض مانده ایم و نتوانستیم یک دوچرخه بسازیم. هنوز عده ای پیدا می شوند که سعی دارند بگویند هر یک از علوم توسط پیامبران آغاز شد و برای مثال کشتی سازی با حضرت نوح و خیاطی با فلان پیامبر آغاز شد. برخی ماند نویسنده همین کتاب به دلیل اراداتشان به دین مدام سعی دارند همه چیز را به دین نسبت دهند تا از این طریق دینداری خود را ثابت کرده باشند.

 

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

حجه الاسلام رسول جعفریان :روحانیو پژوهشگر تاریخ ایرانی‌است،وی اکنون دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهرانو رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامیمی‌باشد.( ماه گذشته استعفا داد)

صاحب و مولف بیش از ۱۴۳ اثر در حوزه تاریخ و فرهنگ و اسلام می باشد.

رسول جعفریان نهم تیرماه ۱۳۴۳ در خوراسگاناصفهان متولد شد. وی در ۱۳۵۵ تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و دو سال بعد برای ادامه تحصیل به قم رفت. از ۱۳۶۰ به مطالعات تاریخی روی آورد و در ۱۳۶۳ نخستین کتاب وی چاپ شد.

عمده پژوهش‌های جعفریان درباره تاریخ تشیعاست. زمینه‌های دیگر پژوهش‌های وی عبارت اند از: تاریخ سیاسی صدر اسلام، تاریخ تشیع و تاریخ دوره صفوی. کتاب‌هایی چون تاریخ سیاسی اسلام (سیره رسول خدا و سیره خلفا)، تاریخ تشیع در ایران، اطلس شیعهو نیز سیاست وفرهنگ روزگار صفویاز جمله کارهایی است که در این زمینه‌ها منتشر کرده‌است. در زمینه تاریخ معاصر نیز کتاب جریانها و سازمان‌های مذهبی سیاسی بین سالهای ۱۳۲۰ – ۱۳۵۷را نوشته‌است. مجموعه مقالات جعفریان در هجده مجلد به چاپ رسیده‌است. آثار چندی نیز به عنوان تصحیح و ترجمه از وی انتشار یافته‌است. جعفریان درباره تاریخ حجگزاری ایرانیان نیز تحقیقات و مقالاتی داشته که در کتب و نشریات مختلفی چاپ شده است.(نک: پنجاه سفرنامه حج قاجار، ج1، اولین مقاله)او در زمینه تصحیح نسخه های خطی سفرنامه های حج ایرانیان سالها فعالیت کرده و مجموعه ای از آنها را به صورت مستقل و نیز در مجموعه ای با نام پنجاه سفرنامه حج قاجار(نشر علم، تهران، 1389)چاپ کرده است.

رسول جعفریان در ۱۳۷۴ خورشیدی کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایرانرا بنیان نهاد و همچنان مدیریت آن را بر عهده دارد.[۳]او از ۱۳۷۹ به عنوان عضو هیئت علمی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاهمشغول به کار شد. در ۱۳۸۵ به دانشگاه تهران آمد و در گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه تهرانمشغول به تدریس گردید.[۴]او در شهریور ۱۳۸۷ به عنوان رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامیمنصوب شده‌است.[۵][۶]جعفریان چند بار از سمت ریاست کتابخانه مجلس استعفا کرده‌است. گفته می‌شود دلیل این استعفا، مشغله کاری است.[۷]تاریخ استعفای وی 27 آبان 91 است اما به طور رسمی از هفتم دی ماه برای وی جایگزین معرفی شده است.( ویکی پدیا)

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری

$
0
0
محسن هاشمی رفسنجانی

تبلیغات زیادی برای کاندیداتوری جناب هاشمی شده است. ولی این یک فریب سیاسی برای رقبا می باشد. کاندیدای اصلی خانواده هاشمی ، آقازاده ایشان محسن هاشمی می باشد.

 

حداد عادل

فعالا بصورت پیشنهادی و برای رضای خدا کاندیدا شده است.

محمدباقر قالیباف

بصورت جدی و از هشت سال قبل کاندیدای ریاست جمهوری می باشد. از یک سال پیش بصورت حرفه ای فعالیت تشکیلاتی انجام داده است.

علی اکبر ولایتی

ایشان کاندید ریاست جمهوری و عضو گروه ۲+۱ می باشد.

محمدرضا عارف

 

کواکبیان

 

 

 

 

 

 

 


سید محمد باقر حجازی

$
0
0

سید محمدباقر خرازی پسر آیت‌الله سید محسن خرازی (عضو مجلس خبرگان رهبری) است. برادر صادقو عمویش کمال خرازیمعاون و وزیر امور خارجهٔ ایران بوده‌اند. خواهرش با فرزند رهبر ازدواج کرده است.

 

مصاحبه سید محمد باقر حجازی با روزنامه شرق:

 

    به نظر مي رسد فعاليت هاي حزب الله كمرنگ شده، خبري از حزب الله نيست. اين روزها چه مي كنيد؟
    مجموعه حزب الله مجموعه اي است كه شيوه اش فقاهتي است، بروزش كم است ولي عمقش خيلي زياد است. به هيچ وجه حزب الله در حال حاضر يك جريان ساكت يا غيرفعال نيست. شايد تنها جرياني كه نفوذش تا روستاهاي كشور به صورت جدي رسيده و دولتي و حكومتي نيست، همين جريان حزب الله است.
    
    تشكل حزب الله چه تعداد عضو رسمي در كشور دارد؟
    ما الان 1/5 ميليون عضو رسمي ثبت شده در سراسر كشور از همه اقوام و همه مذاهب داريم. حتي ما در حزب الله ياران مسيحي داريم. نزديك به 60 هزار نيرو يار داريم كه اينها نيروهايي هستند كه كاملاگزينش و تضمين شده اند، هر كدام شان از نظر اجرايي، آموزش ها و اينكه چه مي خواهند كنند، كاملاتربيت شده اند. دوستان من در تشكيلات حزب الله چه در قم و در چه تهران اينها را تفكيك شغلي كردند و دايم با ما در تماس هستند كه جايگاه شان در تشكيلات حزب الله كجاست. طبيعتا كار بسيار سنگيني است و ما يقين داريم كه حتي بسيج هم به هيچ وجه كاركرد حزب الله را ندارد.
    
    خود را با سازمان بسيج مقايسه مي كنيد؟
    خير! بسيج عملكرد و بروز بيروني دارد و بايد هم بيروني باشد چون حاكميتي است. ولي حزب الله بروزش دروني است چون در متن مردم است.
    
    يعني نبايد مردم در جامعه از فعاليت هاي آنها خبري داشته باشند؟
    ما تلاش مي كنيم به صورتي كه خيلي بروز عيني نداشته باشد فعاليت كنيم نه اينكه بخواهيم مخفي باشيم. بيشتر دنبال اين هستيم آن كارهايي كه در نظام بايد بدون جنجال انجام شود را حزب الله انجام دهد. اما در آينده نزديك سايت هاي حزب الله به تعداد 2500 سايت افتتاح مي شود. كارهاي اين سايت ها را انجام داده ايم و هر شهري داراي حزب الله و سايت خبري خواهد بود.
    
    چه كارهايي بدون جنجال بايد انجام شود كه حزب الله به دنبال انجام آن است؟
    كارهاي فكري، كارهاي آموزشي كه جنجال نمي طلبد. كارهايي كه بروزي است، معمولاكارهايي است كه پرهزينه است و چون بودجه حزب الله از خودش است و هيچ گاه دست مان جلوي حكومت و نظام دراز نيست، بنابراين مجبور هستيم طوري كار كنيم كه حداقل هزينه و حداكثر كارايي را داشته باشيم.
    
    الان منابع مالي حزب مشخصا از كجا تامين مي شود؟
    منابع مالي حزب الله از جاهاي گوناگوني تامين مي شود. هم از وجوهات شرعي است، هم از كاركرد خود نيروهاي حزب الله. اخيرا هم وارد حوزه هاي اقتصادي شده ايم كه كاملاشفاف باشد و بتوانيم به نظام كمك كنيم. در راستاي نيازهايي كه نظام دارد.
    
    منظورتان چه كار اقتصادي است؟
    هرگونه كمكي كه بتوانيم به نيروهاي حزب الله از نظر اقتصادي انجام دهيم، انجام مي دهيم. طبيعتا مقداري هم قابل گفتن و انتشار نيست. ولي به هيچ وجه كار دلالي را قبول نداريم. ما سه خط قرمز را براي كارهاي اقتصادي حزب الله ترسيم كرديم؛ يكي اينكه از هرگونه كار دلالي به شدت پرهيز شود. دوم از هرگونه كالايي كه در كشور ايجاد اشتغال نكند و ايجاد تكنولوژي مدرن به روز نكند به شدت پرهيز خواهيم كرد. بعضي قراردادهاي ما قرارداد بسيار سنگيني اند كه تا سال 2050 شركت هاي خارجي را موظف مي كنند تكنولوژي به روز خودشان را در اختيار شبكه هايي كه حزب الله دارد قرار دهند.
    
    پس يعني صرفا فعاليت اقتصادي داخلي هم نيست؟
    خير، ممكن است بين المللي باشد.
    
    با چه كشورهايي؟
    آن را نمي توانيم بگوييم.
    
    و سومين خط قرمز حزب الله براي فعاليت اقتصادي؟
    سومين خط قرمز اينكه ما از هرگونه تخلف قانوني و شرعي به شدت پرهيز مي كنيم. طبيعتا خيلي كارها را نمي توانيم، انجام دهيم و انجام نمي دهيم و تا وقتي من زنده هستم نمي گذارم اين كار انجام شود، از جمله طرح نيروهاي ديگر انقلابي كه دوراني در انقلاب بودند و متاسفانه آلوده شدند. يك سري نيروهاي درون حكومت كه نبايد بعضي كارهاي اقتصادي را انجام مي دادند. هرگز اين كارها را انجام نمي دهيم.
    من الان در همين شرايطي كه با شما صحبت مي كنم به خيلي ها گفتم كه ما مي توانيم توسط خود سرمايه هاي ايراني در دنيا كار كنيم، تا بتوانند فضاي مورد نياز تكنولوژي يا رشد علمي كشور را تامين كنند.
    اينكه ما كشور را تبديل به صحراي كويري كالاهاي خارجي كنيم، هرگز اجازه نخواهم داد؛ چه در تشكيلات حزب الله و چه در دولت حزب الله كه به زودي وارد عمل خواهد شد.
    
    پس حزب الله براي اقتصاد كشور هم برنامه و تئوري دارد؟
    بله، كار جدي هم در اين قضيه كرده ايم. تشكيلات حزب الله يك تشكيلات فرهنگي، اجتماعي است و در مسايل اقتصادي نظام كمك مي كند. يك تئوري ما در حزب الله اين است كه به هيچ وجه اعضاي حزب نبايد فقير باشند چون ما فقر را مساوي با كفر مي دانيم و كفر شيطان است. اگر حزب ما حزب الله است نيروهاي حزب الله هم بايد پولدار باشند. پول براي ما است چون حيات طيبه براي ما است، چه كسي گفته ما بايد فقير باشيم؟ چه كسي گفته ما ثروتمند نباشيم؟ كدام امام ما فقير بود؟ اين تفكر غلطي است كه بگويند حزب الله يعني يك آدمي كه كارگزار ديگران باشد. من هرگز اين حزب الله را قبول ندارم. اين حزب شيطان است. به خاطر همين وقتي اين نيروها دست شان به جايي مي رسد از هركسي درنده تر مي شوند، چون سير نيستند. يكي از مهم ترين كارهايي كه الان در حزب الله دغدغه ذهني من است اين است كه كساني كه در تشكيلات حزب الله هستند اول بايد فعال باشند دوم اينكه در درآمدها كاملاشريك باشند، سوم اينكه سالم زندگي كنند. هنر ما اين است كه ما اقتصاد سالم را تربيت كنيم.
    
    شما حزب الله را يك تشكل فقاهتي توصيف مي كنيد. در حوزه دين چه فعاليت هايي داشته ايد؟
    ما چند كار مهم انجام داده ايم. يكي تدوين مباني جديد ديني بود كه بتواند پابه پاي علم و تكنولوژي پاسخگوي خيلي مسايل باشد. اين به يك تحول عظيم در حوزه تفكر ديني نياز داشت. ما نزديك 25 سال است كه شبانه روز مشغول اين كار هستيم حتي علم اصول فقه جديد ايجاد كرديم، يعني علم اصول موجود حوزه را به عنوان مبنا پذيرفتيم و بر اساس اين يك علم اصول جديد را طراحي كرديم. همه هم بر اساس قرآن و روايت اهل بيت است، هيچ كدامش هم نادرست نيست و كساني كه اين را ديده بودند، گفتند اگر اين عرضه شود ما با يك رنسانس تمام عيار ديني از حوزه قم مواجه مي شويم.
    
    فقهاي خاصي اين مباني جديد حزب الله را ديده و تاييد كرده اند؟
    بله فقهاي زيادي ديده اند. ما در حوزه علميه قم، حوزه اي به نام حوزه اجتهاديه محسنيه ايجاد كرده ايم. اينها كساني هستند كه ابتدا درس خارج شان را مي خوانند و بعد مي آيند در يك دوره فوق تخصصي، دوره هاي سنگين را مي بينند.
    
    اين فقها چه كساني هستند؟
    اجازه بدهيد نام نبرم. فكر نمي كنم ذكر اسامي آنها نياز باشد.
    
    چه تعداد طلبه در حوزه محسنيه داريد؟
    الان 230 نفر از طلبه هاي فاضل در حوزه اجتهاديه محسنيه را جمع كرديم و مورد آموزش قرار داديم. البته نخبگاني هم دارند. 30 نفر نخبگان اصلي هستند كه اينها در آينده، كل تحولات فكري حزب الله را متناسب با افراد حزب الله و جريانات تشكيلاتي و همين طور حكومت بر عهده خواهند گرفت.
    
    چرا به سمت ارايه تفاسير جديد در اين حوزه ها پيش رفتيد؟
    به دليل اينكه احساس كرديم با موجودي فعلي حوزه نمي توانيم پابه پاي مشكلات نظام، علم و تخصص پيش برويم. بايد به سرعت آن لايه دروني محتواي دين را بيرون بريزيم. «يوم تحدث اثقالها» گاهي مي گويند اين «اثقالها» به قيامت مي برد. تمام محتواي درون دين بيرون خواهد ريخت. ما اگر بخواهيم حكومت را اداره كنيم بايد حتما آن محتواي بطني و داخلي را بيرون بريزيم. منتها اين براي مردم قابل تحمل نيست. مثلابه عنوان نمونه آقاي ... به عنوان يكي از ورزشكاران فوتبال كشور كه بسيار هم فرد لايقي است، در جلسه اي پيش من آمد و من از شكل نوع «بسم الله الرحمن الرحيم» براي ايشان تاكتيك فوتبال را درآوردم. ايشان از تعجب گريه كرد و گفت چنين تاكتيكي اصلاوجود خارجي ندارد. ما الان تمام حرف هايمان به صورت مدل رياضي است و خيلي بالاتر از اين حرف داريم. ما اولين كسي بوديم كه در كشور مطرح كرديم كه نظريه انيشتين مربوط به يك مقطعي از مراتب فيزيك است. كه در مقاطع ديگر جوابگو نخواهد بود. ما اين را از نظر فرمولي ثابت كرديم كسي باور نمي كرد.
    يا مثلاپروفسور هاشمي، كسي كه نفر پنجم رياضي جهان است، آمد و وقتي برايش فرمول هاي رياضي را از طريق بسم الله الرحمن الرحيم ثابت كردم گريه كرد، حتي ما فيلمبرداري كرديم. مي گفت من 30 سال در دنيا كار علمي و رياضي كرده ام، اين همه رتبه آورديم ولي همان بسم الله الرحمن الرحيم خودمان را نشناختيم. ما هنوز اين محتواي دروني دين را بيرون نريخته ايم. كسي باور نمي كند ما در حزب الله چه كرده ايم.
    
    در تعريف جريان حزب الله گفتيد يك جريان فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است. آيا حزب الله اهداف سياسي ندارد؟
    حزب الله اصلاجناح سياسي نيست. حزب الله يك جريان صددرصد فكري است. كار حزب الله همين مباني ديني است. در مرحله دوم ما مباني تخصصي و عمومي حزب الله را داريم كه بايد كاري كنيم كه اين مباني را به صورت رقيق آرام آرام به مردم تزريق كنيم.
    
    اين اقدام چقدر به نظر شما زمان مي برد؟
    ممكن است 50 سال، صد سال طول بكشد اما الان نمي شود مبناي فوق تخصصي را به راحتي عرضه كرد. الان حزب الله نزديك به 700 جلد كتاب براي سطح عموم آماده چاپ كرده، چيزي نزديك به 1300-1200 جلد كتاب هاي تخصصي آماده كرده اما هيچ كدام را منتشر نكرده ايم. منتظر هستيم مباني فوق تخصصي مان تمام شود و به يك حداقل برسد كه خداي ناكرده چيز انحرافي ايجاد نكند. من به شما صريحا مي گويم كه هيچ تشكيلاتي در كشور، حتي مجمع تشخيص مصلحت نظام، حتي سازمان برنامه كشور طرح و برنامه اي كه حزب الله در طرح و آمايش فرهنگي و اجتماعي و عمراني تك تك شهرهاي ايران ايجاد كرده را ايجاد نكردند. ما الان براي تك تك شهرهاي ايران برنامه داريم. طرح آمايش فني اش را آماده كرده ايم. طرح آمايش اجتماعي اش را آماده كرده ايم كه اگر دولت حزب الله تشكيل دهيم يقينا اينها را به كار خواهيم برد.
    
    پس همه اين اقدام ها در نهايت براي تشكيل دولت حزب الله است؟
    البته! روز اولي كه آقاي احمدي نژاد و آقاي خاتمي سر كار آمدند ما به همه آنها اعلام كرديم، اگر مي خواهيد ما در خدمت شما هستيم. منتها اين يك نظام فكري است. شما نمي توانيد يكي را حذف كنيد و يكي را بپذيريد. نه آقاي خاتمي پذيرفتند و نه آقاي احمدي نژاد؛ حتي من رفتم با آقاي پرويز داوودي (معاون اول احمدي نژاد در دولت نهم) صحبت كردم و گفتم من اتاق فكر تئوريك دولت شما را به خصوص در مسايل اقتصادي تشكيل مي دهم و طوري طراحي مي كنم كه مثل بازي شطرنج شما بتوانيد كشور را از نظر اقتصادي بالانس كنيد و كشور را جلو ببريد. آقاي داوودي دو بار با احمدي نژاد صحبت كردند، ولي آقاي احمدي نژاد نپذيرفت.
    
    دليل شان چه بود؟
    يا با تفكر حزب الله آشنا نبودند يا قبول نداشتند. بالاخره ايشان رييس جمهور است و مي گويد دولت من است. اما بعدها متوجه شديم كه من از اولين افرادي بودم كه در همان ماه اول رياست جمهوري به احمدي نژاد انتقاد كردم. وقتي ايشان رييس جمهور شد، من در شوراي شهر سخنراني تندي را عليه ايشان كردم.
    
    آن زمان انتقادتان به چه بود؟
    به همه چيز، علي الخصوص كه ايشان با روحانيت و مرجعيت هيچ گونه تناسبي ندارد. آن موقع هم خيلي صريح و روشن گفته بودم. به خاطر همين هم من معتقد نيستم كه حزب الله فقط حزب است، تعريف مباني عمومي و پايه جامعه است. ما بايد بياييم راي تك تك آحاد جامعه را نسخه ببنديم، همان طور كه خداوند دو ملك براي ما در سمت راست و چپ قرار مي دهد و 24 ساعت شيفت دارند و نظارت مي كنند، نظارت بدون نسخه نمي شود. به اين مي گويند تشكيلات فكري و فرهنگي. متاسفانه ما در كشور چيزي به نام تشكيلات نداريم. ما باند داريم، غالبا اينها باندهاي مافيايي هستند.
    
    يعني به عملكرد احزاب انتقاد داريد؟
    ما چيزي به عنوان حزب در كشور نداريم. موقع انتخابات به قدرت كه مي رسند، يادشان مي رود چه كساني به ما راي دادند. ما دنبال قدرت نيستيم و عكس قضيه هستيم. حوزه هاي ما خيلي كم است. البته به زودي حوزه هايمان قوي خواهد شد. شما در همين دو سه ماه آينده خواهيد ديد كه با يك ميليون نيروي حزب الله من اولين مانور سنگين و همه جانبه حزب الله را راه اندازي خواهم كرد و به همه ثابت خواهم كرد كه تشكيلات حزب الله در كشور چقدر قدرت دارد.
    
    چه مانوري؟
    تجمع كل نيروهاي حزب الله است كه اينها با همديگر از سراسر كشور جمع خواهند شد و به همه ثابت مي كنيم كه قدرت اجتماعي حزب الله را هيچ جرياني ندارد.
    
    در تهران برگزار مي شود؟
    ممكن است.
    
    پس قطعي نيست؟
    چرا، قطعي است.
    
    درخواست مجوز كرديد؟
    ما مجوز نمي خواهيم.
    
    به هرحال تجمع در كشور مساله اي است كه هنوز حل نشده.
    تجمعات سياسي اين چنين است، تجمعات فكري و جرياني كه چنين نيست. در ضمن ما مجوزمان را از جايي كه بايد بگيريم گرفته ايم [خنده].
    
    گفتيد تجمع ميليوني برگزار مي كنيد. حزب الله اعضاي خود را چگونه جذب كرده است؟
    حزب الله از 22سال قبل شروع كرد. ما از بچه هاي مهدكودك شروع كرديم و الان بچه هاي ما به دوره هاي دكترا رسيده اند. الان رتبه اول دانشگاه صنعتي شريف در رشته پتروشيمي و رشته هاي ديگر بچه هاي مدرسه ما هستند و ما همه اينها را جمع كرديم و پشت پرده كاملابا اينها ارتباط داريم.
    
    يعني مدارس خاص حزب الله؟
    بله، مجتمع آموزشي امام هادي(ع) است كه در 10-9 استان كشور اين مدارس (دخترانه و پسرانه) را داريم و به سرعت اينها را افزايش مي دهيم. بحمدالله بعضي از مسوولان كشور كه سال آخر حضورشان در قدرت است با ما خوب تعامل مي كنند. امكانات در اختيار ما قرار مي دهند.
    
    مثلاچه امكاناتي؟
    از آنها زمين گرفتيم. زمين ها وقف خود امام هادي (ع) است. هيچ چيزي در حزب الله تا آنجايي كه مربوط به حوزه حزب الله مي شود (كار به افراد حزب الله ندارم) شخصي نيست. من خودم در حزب الله يك ريال درآمد ندارم.
    
    مخارج زندگي تان از كجا تامين مي شود؟
    زندگي ام از شهريه مي گذرد. تنها كسي هستم كه همسرم فوق تخصص رشته گوارش در كشور دارد. يعني هر دو با هم زندگي مان را تامين مي كنيم. با اينكه ميليون ها و حتي ميلياردها پول دست من مي رسد، حتي يك ريالش به من مربوط نيست. به همه هم گفتم و همه هم مي دانند. حتي اتومبيل زير پاي من مال من نيست. من هيچ چيزي در دنيا ندارم، آن هم به خاطر اينكه دبيركل حزب الله هستم. اگر دبيركل حزب الله نبودم بايد يكي از ثروتمندترين افراد كره زمين بودم. اما نمي خواهم اين كار را بكنم، چون كسي كه در درون رهبري جامعه قرار مي گيرد خودش بايد در حداقل زندگي كند كه نيروهاي حداقلي ناراحت نباشند.
    
    اين با آن تئوري اي كه فرموديد هركس بايد ثروتمند باشد تناقض ندارد؟
    خير. رهبري جامعه در فقر زندگي مي كند. چون اميرالمومنين در فقر زندگي مي كرد، اما معني ندارد كه خودش مال نداشت. ولي اگر هرچه داشت به همه مي داد. اميرالمومنين فقير نبود، ثروتمندي بود كه در زهد زندگي مي كرد. الان خود رهبري معظم انقلاب اگر بخواهد مي تواند اين كار را بكند، ولي زندگي اش كاملافقيرانه است. اما اطرافيان ايشان، فرزندان و وابستگان ايشان، همه بايد زندگي شان را به حداقل ممكن برسانند. حوزه رهبري حزب الله، حوزه دبيركلي حزب الله بايد طوري باشد كه همه نگويند خرازي براي خودش كار مي كند. من هيچ چيز ندارم. براي دبيري بر حزب الله 10 نفر بعد از من هم انتخاب شدند. اگر من بميرم و به شهادت برسم افراد بعدي به طور منظم، تمام طرح و برنامه هاي حزب الله براي حداقل صد سال آينده كاملاتدوين، جلدشده و تايپ شده پيگيري مي کنند. ما حرف داريم چراكه ما فقاهتي هستيم. معمولاويژگي روحانيت اين است كه هميشه حرف شان را به موقع و بجا مي زنند. ما اجازه داديم جريانات سياسي سر كار آمدند و دولت تشكيل دادند تا اگر دولت حزب الله تشكيل شد نگويند ما هم مي توانستيم. اما كار مهمي كه به زودي شروع مي كنيم، حركت هاي امداد اجتماعي است. امداد اجتماعي نه به معناي صدقه. متاسفانه سياست ها در اين دوره بر اساس تكدي گري بود. ما گدايي را به همه مردم ياد داديم و آن را در سياست هاي اقتصادي مان نهادينه كرديم.
    
    پس مخالف سهام عدالت در دولت آقاي احمدي نژاد هستيد؟
    من اصلاموافق نبودم. اگر هم باشد بايد به همه پرداخت شود و همه بايد بتوانند سهم خود را بفروشند و زندگي شان را اداره كنند. اما در واقع اين سيستم صدقه اي بود. ما بن صدقه به مردم داديم. همان موقع هم مخالفت كردم و قبول نكردم. اگر در حوزه سياست بدون اين پشتوانه هاي تئوري بياييم، شكست مي خوريم. آن وقت ما مثل چند جريان سياسي ديگر تاريخ مصرف پيدا مي كنيم و نابود خواهيم شد.
    
    مواضع حزب الله نسبت به سياست هاي فرهنگي در سال هاي اخير چطور است؟
    به نظرم افرادي كه با آنها برخورد مي شود سه گروه هستند. يك گروهي هستند كه معمولاوضع جامعه را به هم مي ريزند. اينها در واقع دنبال اباحه گري هستند و آدم هايي هستند كه تشكيلاتي عمل مي كنند كه به نظر من بايد قاطع با آنها برخورد شود. دوم گروهي هستند كه مي دانند. مثلادر شب معراج، پيغمبر وقتي به معراج رفتند ديدند بعضي از خانم ها را دارند با قيچي قطعه قطعه مي كنند (از زنان امت خود پيغمبر) كه روايت هم هست بعد از اين معراج كه پيغمبر تشريف بردند تا آخر عمر نخنديدند و از حضرت پرسيدند چرا اين طور شد؟ گفتند چون اينها كساني بودند كه بدن هايشان را نامحرم لمس مي كرد. اگر اين را به يك دختر مسلمان بگوييد آيا حاضر است با كسي راحت دست بدهد؟ شما اينها را به مردم گفتيد؟ ما چقدر براي مردم نهادينه كرديم؟ آيا به مردم گفتيم كه نقطه باي بسم الله، اميرالمومنين است؟ شما نماز كه مي خوانيد، نماز ترجمان زندگي اميرالمومنين است. الان شما بگوييد در سوره حمد جاي حضرت ابوالفضل كجاست؟ چند تا از بزرگان ما مي دانند؟ ما كي اين مطالب را براي مردم گفتيم؟ آقاياني كه الان دارند وزارت ارشاد را مي گردانند، اگر اين مسايل بي حجابي است مدل فرهنگي شان كجاست؟ اما ما طراحي كرده ايم.
    
    حزب الله مدل فرهنگي خود را به دولت پيشنهاد داده است؟
    اينها نمي پذيرند. 26سال قبل آقاي دكتر حدادعادل و دكتر نجفي به قم آمدند. من آن موقع براي اينها از روايات با فرمول رياضي 70مدل درآوردم كه هركسي قبل از دوران جنيني بخواهد بچه اي پيدا كند من مدل فرمولش را به او مي دهم. مثلاشما مي گوييد من مي خواهم بچه دار شوم و بچه ام پليس شود، من مدل رياضي اش را به شما مي گويم.
    آقايان نپذيرفتند، يك مدرسه غيرانتفاعي درست كرديم. اولين مدارس قرآن در كشور را ما قبل از آقاي طباطبايي، درست كرديم. من حرفم اين است كه كساني كه الان در جامعه ما بدحجاب هستند ما چه به آنها داديم كه در ازايش مي طلبيم. مثلاصداوسيما، چرا الان تمام نوارهاي مربوط به اوايل انقلاب را مخفي كرده است. چرا نمي آيند به مردم بگويند آن كساني كه جزو منافقين بودند مردم را تكه تكه مي كردند، مي كشتند؛ مگر صداوسيما مصاحبه اينها را ندارد، چرا به نسل دوم و سوم انقلاب نمي گويند؟ چرا اجازه مي دهند نسل دوم و سوم انقلاب خيال كنند در سال 67 بي دليل اعدام كردند. چرا بايد كار به جايي رسد كه توده اي ها بيايند طلبكار ما شوند و ما متهم شويم؟! بنابراين من خانم هايي كه بدحجاب هستند را مقصر نمي دانم، نمي خواهم بگويم بحق دارند اين كار را مي كنند. اما بايد بدانيم چقدر بدهكاريم، چرا ما بايد در كشور بزهكار داشته باشيم؟ چرا روي علت هاي آن كار نمي كنيم؟
    
    چرا اين انتقادها را مطرح نمي كنيد؟ يكي از سوال هاي ما اين است كه چرا تشكل حزب الله سكوت كرده است؟
    ما مي گوييم همه اينها داراي نقاط مثبت هستند و نقاط منفي هم دارند.
    من هيچ وقت مثل آقاي احمدي نژاد فكر نمي كنم كه بگويم همه دولت هاي قبلي خيانت كردند و فقط من درست عمل مي كنم. به نظر من همه دولت هاي بعد از انقلاب به جز دولت اول كه خيلي برايم روشن نيست، بقيه كاركرد مثبت هم داشته اند. من هرگز مطلق فكر نمي كنم. و به خاطر همين هم معتقد هستم دولت حزب الله دولت پيوند خواهد بود و ما همه را جمع خواهيم كرد، اين طور نيست كه دولت حزب الله آقاي احمدي نژاد را حذف كند، يا مثلاتيپ اصلاحات را حذف كنيم. ايران متعلق به همه است و همه بايد حضور داشته باشند.
    
    شما خواستار بازگشت روحانيون به جايگاه رياست جمهوري هستيد. بين يك فرد روحاني و يك فرد غيرروحاني در جايگاه رياست جمهوري چه فرقي وجود دارد؟
    اولاكسي كه روحاني و فقيه باشد، اگر در حوزه اجرا كاربردي باشد، از محتواي دين در حوزه اجرا استفاده مي كند. مثلاآقاي y يا x كه غيرروحاني هستند اگر رييس جمهور شوند، مجبورند كارشناس دين بگذارند، حالابايد ديد كارشناس مي تواند كار را انجام دهد يا نه، كارشناس موضوع را بفهمد يا نفهمد دوم اينكه به او اعتماد داشته باشد يا نداشته باشد سوم اينكه انگيزه اجرا داشته باشد تا آخر پاي اين بايستد.
    وقتي يك فرد غيرروحاني سركار مي آيد، شما چالش داريد، چون دين را نمي شناسد. مثل اينكه من بيايم در حوزه تخصصي گوارش نظر بدهم. يك رييس جمهور خوب كسي است كه دين در اختيارش باشد و بتواند اجرا كند، چون دو روحاني بزرگ كنار هم هستند، اين نكات بسيار مهمي است كه ما در كشور نداشتيم. اگر رييس جمهور آمد و دخالت كرد فقط از بابت اجتهاد خودش مي تواند، عمل كند. اما اگر آقاي احمدي نژاد بخواهد تصرف فراقانوني بكند جايز نيست، اگر بحق هم عمل بكند جايز نيست. مثل اينكه كسي نماز بخواند ولي مقلد نباشد نمازش باطل است.
    نكته ديگر هم اين است كه مردم حرف من آخوند را باور مي كنند. مردم ما مردم خيلي باهوشي هستند. اگر يك روحاني، يا جريان فقاهتي پيدا كنند كه با مردم روراست باشد، كلاه سر مردم نگذارد، حرفش را باور مي كنند.
    
    همين كه رياست جمهوري از طريق ولي فقيه تنفيذ مي شود كافي نيست؟
    خير، چون ولي فقيه ناظر كل است، شما در رياست جمهوري حوزه اجرا مي خواهيد او نمي تواند در حوزه اجرا عمل كند. در حوزه قوه قضاييه هم همين طور است. پس شما بايد در حوزه اجرا هم يك آدم عملياتي بگذاريد كه فقيه باشد و بدون واسطه در يك حوزه بتواند عمل كند. دوم بحث اطميناني است كه مردم نسبت به روحانيت دارند. بنده معتقدم از اول انقلاب تا به حال روحانيت هيچ قدرتي نداشته، با اينكه امام رهبر بوده، مقام معظم رهبري رهبر بوده با صراحت مي گويم هيچ گونه مدخليتي در اين گونه كارها نداشته، با صراحت مي گويم كه روحانيت اصلاحضور اجرايي نداشته است. آقاي هاشمي و آقاي خاتمي هم كه حضور داشتند حضورشان غيرروحاني بود. چون معيار عمامه به سري نبود. آقاي هاشمي اگر حضور داشت، حضور تكنوكرات بود، كار به دين نداشت. مي گفت حوزه دين چه ربطي به حوزه اجرا دارد.
    من مي خواهم بگويم آن عمامه به سرهايي كه حضور داشتند يا حداقل به شرط بودند يا سكولار بودند. بايد اجازه دهند كه يك فقيه با فقاهت اجرايي خودش وارد حوزه اجرا شود. بعد ببينيم آيا روحانيت بدهكار مردم مي شود يا طلبكار مردم. با صراحت مي گويم به هيچ وجه روحانيت مسووليت حكومت را نداشته است، ناظر بر حكومت بوده اما مجري حكومت نبوده است. حزب الله كجا بدهكار مردم بوده؟ حزب الله كجا خودبه خود در قدرت بوده؟ هميشه احزاب چپ و راست به سر كار بودند. در واقع حركت حزب الله يك حركت كودتا عليه جريان سياسي كشور بود. ما اصلاقبول نداريم حزب الله بدهكار است. اين چه بدهكاري است كه الان روحانيت با ماهي 250تومان زندگي مي كند، كسي كه 30 سال در حوزه درس خارج مي دهد. من الان به عنوان كسي كه 18 سال درس خارج مي دهم، شهريه 400 هزار توماني دريافت مي كنم. تازه من بالاترين رتبه درآمد را دارم. ما ناظر هستيم كه بيشتر ندزدند.
    
    موفق هم بوديد؟
    خير، چون وقتي حوزه اجرا از حوزه نظارت جدا باشد اثرش همين خواهد بود.
    
    الان ما چند جريان حزب الله در كشور داريم؟
    مدعي حزب الله خيلي است. منتها آن جرياني كه تقريبا جايگاه ويژه اي در نظام و حاكميت و در بين فقهاي حوزه و حوزه هاي علميه دارد، همين ستاد مركزي حزب الله ما است كه همه قبولش دارند. ما الان از اكثر مراجع تقليد اجازه وجوهات داريم، ما از مرحوم گلپايگاني از مرحوم اراكي اجازه داشتيم. من روزي نيروهايم را به بهشهر فرستادم. آنجا به عنوان حزب الله، به كمر فرزندان من چاقو زدند. اينها حزب الله هستند؟ يا چاقوكش هستند؟ همين ها هستند كه آبروي حزب الله را بردند.
    
    فرق شما با «حزب الله» آقاي الله كرم چيست؟ ما دو جريان حزب الله در كشور داريم؟
    اولاكه اينها بچه هاي انقلاب هستند و به نظام خدمت كردند. به مردم خدمت كردند. خيلي از آنها بچه هاي جنگ هستند، اينها نيروهاي خياباني حزب الله هستند. يك سري از نيروهاي حزب الله، نيروهاي فكري حزب الله هستند، يك سري هم نيروهاي عملياتي حزب الله؛ يك سري از نيرو ها، نيروهايي هستند كه براي حضور اجتماعي و خياباني حزب الله به درد مي خورند. كلاانصار حزب الله فقط منحصر به آقاي الله كرم نيست. آقاي محتشم و دوستان ديگر، بعضي از آنها شاگردهاي من هستند، آنها هم جزيي از ملت هستند، جزيي از انقلاب هستند. منتها تجربيات انقلاب درس خوبي به آنها داده، خدمات خوبي هم كردند. ولي حزب الله يك جريان فقاهتي است، حدود 80 نفر فقيه مسلم در تشكيلات حزب الله هستند. مثل اينكه شما بگوييد رابطه بين روحانيت و جريانات كوچك كشور چيست؟
    
    يعني در شوراي فقاهتي تصميم گيري و اجرايش به بخش ديگر حزب الله سپرده مي شود؟
    ما تا به حال اين برنامه را نداشتيم و اصولامن جور ديگري احساس مي كنم حزب الله بايد در صحنه جامعه حضور داشته باشد.
    
    شما معتقد به اين حضور فيزيكي و خياباني براي جريان خودتان هستيد؟
    حتما هستيم، چون اگر حزب الله حضور خياباني نداشته باشد اصلابه درد نمي خورد. ولي اين مشروط است كه ما از قبل خيلي كارها را كرده باشيم. ما زماني حق طلبكاري داريم كه بدهكاري هايمان را ادا كرده باشيم. نظام هم قانون دارد، به اين قانون بايد عمل كند. بنا نيست كم كاري ها از طريق نيروهاي حزب الله جبران شود. يك جا هست كه نظام توان ندارد، حزب الله وارد عمل مي شود ولي اين ورود براي اين نيست كه نظام در اداره كارهاي عادي خودش هم از نيروهاي حزب الله استفاده كند.
    
    سال 76 به بعد همزمان با دولت آقاي خاتمي در برخي موارد گروه هايي كه خود را حزب اللهي معرفي مي كردند انتقادهايي به قشر دانشجو داشتند و در مواردي كفن پوشان به نشانه اعتراض وارد صحنه شدند. مواضع شما نسبت به اين حركت ها چه بود؟
    شايد آنها بچه هاي انصار بودند كه آن موقع خيلي فعال بودند اما باز نيروهاي حزب الله ايران و نيروهاي ستادي حزب الله اصلاحضور نداشتند و اينها ارتباطي هم به من نداشتند. آقاي خاتمي هم خودشان مي دانستند كه من در اين قضيه هيچ دخالتي نداشتم. من اصولابه تضعيف دولتي كه مورد تنفيذ رهبري قرار گرفته اعتقاد ندارم. معتقدم ضمن اينكه انتقادها بايد فكري باشد، دولت ها تا وقتي كه مورد احترام رهبري نظام هستند، حزب الله هم از رهبري اطاعت مي كند. نظام مي داند كه يك نيروي بسيار قدرتمندي مثل حزب الله در صحنه هست كه نه تنها دولت سايه دارد بلكه كادر بسيار عظيمي از نيروهاي خبره دارد و اين به عنوان پشتوانه بسيار قدرتمندي است. ما به زودي بعضي از واقعيت هاي حزب الله را بروز مي دهيم و به همه ثابت خواهيم كرد كه چقدر قدرت داريم و قدرت ما قدرت مردمي است.
    
    پس در آن سال ها مخالف آنگونه حضور بوديد؟
    من نمي گويم مخالفم چون اصلاارتباطي به من ندارد.
    
    موضع تان نسبت به حضورهاي خياباني و برخوردهايي كه صورت گرفت چه بود؟
    من معتقدم زماني بايد طلبكار باشيم كه بدهكاري مان را ادا كرده باشيم. اگر ما با تئوري هاي غلط مخالف هستيم بايد تئوري هاي صحيح را ارايه كنيم. ما بايد مقابل آن فكر را ارايه كنيم. در مقابل اينكه در كشور ناهنجاري وجود دارد بايد بگوييم براي اين ناهنجاري ها چه كرده ايم كه بتوانيم مشكل را حل كنيم.
    مثلامن روزي با برادرم (صادق) فكر كرديم بودجه اي كه در كل نظام به عنوان بودجه فرهنگي هزينه مي شود چقدر اسراف مي شود. مثلا5/1 ميليون تومان به شما مي دهند كه شما نماز بخوانيد اما نيازي به اين همه دستك و دفتر نيست. غالبا اينها كارهاي تكراري، كارهاي بي محتوا، كارهايي كه اصلاارزش ندارد، انجام مي دهند. البته من معتقدم امر به معروف و نهي از منكر به شدت در كشور تضعيف شده، آن هم به دليل اينكه حزب الله در صحنه اجتماعي تضعيف شد و به سيستم حكومتي رفت.
    
    پس به نظرتان حزب الله در اين سال ها تضعيف شده است؟
    بله؛ تضعيف حزب الله از سه كانال انجام شد. اولاسعي كردند هيچ گاه حزب الله واقعي شكل نگيرد.
    
    چه كساني مخالف شكل گيري حزب الله واقعي بودند؟
    متاسفانه در اين كار همه دخيل بودند. همه مخالف يك جريان فقاهتي از متن حوزه بودند كه بتواند به عنوان يك مكتب علمي تلقي شود. حزب الله مطرح شود و اسم كسي پاي آن نباشد. چپ و راست، انقلابي و غيرانقلابي دخالت داشتند، حتي از خود روحانيت هم حضور داشتند. متاسفانه در خود حوزه هم حركت سنگيني عليه ما مطرح بود. البته ما همه اينها را با سكوت و آقايي رد كرديم ولي هنوز هم ما خباثت هايي در داخل داريم كه اذيت مي كنند. دومين كاري كه كردند اين بود كه رهبران قلابي به عنوان حزب الله مطرح كنند كه هنوز هم دست از اين كار برنداشتند.
    
    به نظرتان هدف از تخريب حزب الله چه بوده؟
    بالاخره جرياناتي كه رقيب ما بودند اينها را تقويت مي كردند، هنوز هم اين كار را مي كنند. چون اينها مي دانند اگر حزب الله قوي شود خيلي از كارهايشان را نبايد انجام دهند. بعد از قضاياي 88 هم دنبال تصرف حزب الله هستند. عجيب اين بود كه بعد از قضاياي فتنه 88 وقتي كه جرياناتي آمدند در صحنه و وجهه شان را در بين مردم از دست دادند، به سمت حزب الله هجوم آوردند چون حزب الله عاقلانه ترين روش را براي برخورد انتخاب كرد. حزب الله هم از نظام دفاعش را كرد، هم از رهبري، هم اينكه در مقابل مردم نايستاد، اين براي خيلي ها غيرقابل تحمل بود.
    بعد از اين مرحله، مرحله سوم نفوذ در حزب الله و تصرف حزب الله را شاهد بوديم. الان بعضي از جاها به شدت دنبال اين هستند كه به هر طريق ممكن حزب الله را از ما بگيرند. ابتدا هم مي آيند به ما پول مي دهند كه ما وسط كار بمانيم يا مثل طلبكارها ما را تهديد مي كردند كه طلب هايشان را از ما اقتضا كنند. جوي در سايت هاي وابسته به خودشان ايجاد كردند كه ما بدهكاريم، حتي با بعضي افرادي كه تماس مي گرفتيم تلفن هاي ما را كنترل مي كردند. با آنها تماس مي گرفتند و آنها را تهديد مي كردند كه با حزب الله همكاري نكنيد. اين اذيت حد ندارد، البته صبر من هم حدي دارد، اگر يك زماني دهنم باز شود، مي گويم اينها از كجا دارند آب مي خورند. حتي اسم آدم هايش را مي دانم. به خاطر همين الان شبكه ماهواره حزب الله را با تمام قوا مي خواهيم راه اندازي كنيم چون صداوسيما هيچ گونه همكاري با حزب الله ندارد.
    
    اجازه تاسيس شبكه خصوصي كه نمي دهند.
    حزب الله خريده است، كارهايش را هم كرده اند. آنهايي هم كه بايد اجازه بدهند، اجازه دادند و نيازي به اجازه دولتي ها ندارد.
    
    از چه كسي اجازه گرفتيد؟
    آن كساني كه شرعا بايد از آنها اجازه بگيريم، آنها به ما اجازه دادند و نياز به اجازه كسي ديگر نداريم. مگر آقاي مكارم كه الان ماهواره دارند از دولت اجازه گرفتند؟ ما هم از همان جايي كه ايشان اجازه گرفتند اجازه گرفتيم يا عدم مخالفت ها را گرفتيم.
    
    در رابطه با اعتراض هايي كه به تشكيل فراكسيون حزب الله در مجلس اشاره داشتيد؛ آقاي الله كرم نسبت به روزنامه حزب الله كه شما منتشر كرديد هم انتقاداتي مطرح كرد و خواستار توقف انتشار روزنامه شد.
    بله چون مي ديدند حزب الله در خط شان نيست. من تا وقتي زنده هستم نمي گذارم اين كار را بكنند.
    
    خوب اينها چه جرياني هستند؟
    جريان مافيايي! اينها همان جريان ضد روحانيت هستند، اينهايي كه از اينكه روحانيت در تشكلي به نام حزب الله كه عنوان ديني هم دارد، متشكل شود، ناراحت هستند. چپ و راست هم در اين قضيه متحد هستند.
    
    ادعاي ارتباط با امام زمان يا مسايل ديني ديگر در اين سال ها از سوي مقامات رسمي هم گاهي مطرح شده اما ما واكنش حزب الله را نديده ايم.
    اشكال ما سر همين كساني است كه اعتقاد ندارند، مثلامي گويند با بدحجابي بايد مبارزه كرد، الان كسي به من بگويد كه در سازمان خودش همسر خودش و دختر خودش اين طور نيست؟ آيا واقعا اين جريان به نتيجه مي رسد؟ هرگز اين طور نيست. چرا شما نمي آييد به مردم بگوييد كه دروغ گفتن حرام است، وقتي دروغ را به مصلحت نظام قبول مي كنيم، در واقع يك تخلف بزرگ ديني را صحيح جلوه داده ايم. اميرالمومنين هيچ وقت نگفت دروغ مي گويم.
    ما نظرمان نسبت به ولايت فقيه يك مقدار بالاتر از نظر ديگران است. من مثل جناح اصلاحات فكر نمي كنم كه مي گويد چه كسي گفته فكر رهبري معظم بايد معيار قرار بگيرد. من يك مقدار بالاتر حرف مي زنم. من نمي گويم ايشان معصوم است، اما مي گويم به عنوان يك آدمي كه گروه عظيمي از كارشناسان با او كار مي كنند، به عنوان يك فوق تخصص مي تواند، حرف بزند و همان طور كه ما در اجتهاد قايل به عالم و اعلم هستيم، نسبت به ايشان هم همين حالت را داريم. سعي مي كنم به عنوان يك كارشناس به او اعتماد كنم.
    
    حزب الله مي خواهد زمينه ظهور را فراهم كند؟
    بله، اما ممكن است براي هزار سال ديگر، وقتي امام زمان بيايد مي گويد از اين بخور و از آن نخور تو ديگر حق نه گفتن و چرا نداري؛ ما در كشور چند نفر را داريم كه حرف امام زمان را قبول كنند؟ امام زمان كه مي آيند خيلي خطرناك است، ما بايد بگوييم امام زمان ظهور نكن چون هنوز به اين حد نرسيديم، باور نداريم كه تو همه چيز را قبول داري. وقتي ما ولي فقيه را به عنوان يك كارشناس قبول نداريم، چطور مي خواهيم امام زمان را قبول كنيم، الان در نظام مشكل ما اين است كه فقط به حقايق ظاهري اكتفا كرديم و از حقايق باطني دين مي ترسيم. ما چقدر اهل بيت را به مردم معرفي كرديم؟ الان من و شما كه با هم حرف مي زنيم، مطمئن باش نفر سوم كه گوش مي كند امام زمان است. قطعا ما در محضر امام زمان هستيم.
    
    آقاي شريف زاده يكي از آقايان روحاني بودند كه با روزنامه شرق مصاحبه داشتند و نظر آقاي مشايي را قبول داشتند. به اعتقاد ايشان بايد وجه مثبت دين را به مردم نشان داد كه به اشاعه دين كمك شود.
    اين غلط است، ما اشاعه دين را فقط در مقام ولايت اهل بيت و ولايت فقيه اعم از رهبري و مرجعيت شان مي بينيم. ولايت امري كه در آن فقيه نباشد اصلاولايت امر نيست. كسي كه مي گويد من امام زمان را قبول دارم ولي آخوند را قبول ندارم، دروغ مي گويد. حضرت كه ظهور كند بزرگ ترين مخالفان حضرت سه گروه هستند. يكي مقدسان، دوم ما آخوندها هستيم و سوم از سادات هستند. ما بايد مردم را به اين سمت بكشانيم، خود مردم هم برمي گردند عليه حضرت، همين مردمي كه مي گويند امام زمان ظهور كند، مي گويند اين بچه فاطمه نيست. حضرت بايد اثبات كند كه من بچه فاطمه هستم. يكي از مهم ترين كارهاي حزب الله اين است كه عارف شيعه را براي مردم بگويد اما نه از موضع ضد روحانيت و ضدفقاهتش. اهل بيت را بايد از طريق فقاهت شناخت. چرا بايد عرفان فقاهتي در جامعه مطرح نباشد و يك مشت عرفان هاي قلابي را به عنوان عرفان هاي مادي مطرح كنند.
    
    به نظرتان با تشكيل دولت حزب الله اين اهداف عملياتي مي شود؟
    برعكس من معتقدم ما بايد اول تشكيلات حزب الله را قوي كنيم. حزب الله در همه خانه ها قرار بگيرد.
    
    زمينه حضور حزب الله چرا در اين سال ها فراهم نشد؟ چرا به خانه ها ورود نكرد؟
    مردم بايد بفهمند اين حزب الله با آن حزب الله چماق به دست فرق مي كند. بفهمند حزب اللهي ابزار قدرت نيست، بلكه ابزار خدمت است. من بارها به همه گفتم كه حزب الله فدايي نظام است. تبعات بين مزدور و فدايي هم در همين است كه در واقع مزدور نظام، پول مي گيرد و حمايت مي كند ولي ممكن است اعتقاد نداشته باشد. من دولتي نيستم، اين را مردم بايد بفهمند، بچه هاي حزب الله بايد بفهمند كه ما از دولت هيچ چيزي نمي خواهيم، من نه از دولت آقاي خامنه اي (رياست جمهوري شان) پولي گرفتم، نه از دولت آقاي هاشمي، نه از دولت آقاي خاتمي و نه از دولت آقاي احمدي نژاد.
    در صحبت تان گفتيد كه دولت حزب الله را دولت سايه مي دانيد. اين به چه معناست؟
    يكي از اشكالاتي كه در نظام هست اين است كه هيچ كسي با تشكيلات در دولت ها نمي آيد، هميشه مي آيند در دولت و تازه مي خواهند تشكيلات درست كنند. ما اگر بخواهيم دولت حزب الله تشكيل دهيم، حداقل 10هزار نيروي جوان مي خواهيم. من در تعريف ساختار دولت حزب الله نوشتم كه اركان نيروي دولت حزب الله بايد جوان هاي 25 تا 30ساله باشند اما نه بي تجربه، اينها بايد يك دوره آموزش ديده باشند. آموزش هاي سنگين اجرايي و عملياتي توسط مشاوران و تمام كساني كه در انقلاب ريش هايشان را سپيد كردند. بايد تيم هاي باهوشي شكل بگيرد و بين آنها رقابت باشد.
    
    اين آموزش ها شامل آموزش هاي نظامي هم مي شود؟
    خير، من به شدت با كارهاي نظامي و اطلاعاتي مخالفم.
    
    آقاي جوانفكر در روزنامه ايران نوشته اند كه نامه اي به دست شان رسيده كه حزب الله او را به ترور تهديد كرده است.
    من اصلاقبول ندارم. اين حرف هاي خود اينهاست. حرف ما منطقي است. نياز به تهديد و ترور ندارد. هدف اصلي تشكيلات حزب الله آدم سازي است. هدف ما كسب قدرت و جايگاه نيست. بعضي ها به من مي گويند چرا در قدرت نمي آييد. من هم گفتم اگر ضرورت پيدا كند مي آيم.
    
    شما در دوره انتخابات قبلي رياست جمهوري مي خواستيد كانديدا شويد؟
    بله، در آخرين لحظات به من گفته شد وارد عرصه نشوم.
    
    به چه دليل؟
    از من نپرسيد چرا؛ اما براي اين دوره انتخابات رياست جمهوري كساني كه مي خواهند كانديدا شوند بايد تعريف ديني از حاكميت و در تمام رده هايشان كارگزاري نظام داشته باشند.
    
    پس اين دوره احتمال كانديداتوري تان وجود دارد؟
    اگر بخواهند، خواهم آمد.
    
    چه كسي بايد بخواهد؟ نياز به تاييديه داريد؟
    من معتقدم مردم بايد انتخاب كنند، نه مسوولان. من در انتخابات هميشه معتقدم كه راي مردم حتي به مصلحت نظام، قابل تضعيف نيست. معتقدم مقبوليت مردم شرط لازم براي پذيرفتن حكومت ديني است پس اگر شما يك راي را كم و زياد كرديد هم ضمان شرعي و هم ضمان ولايي و حاكميتي دارد. به نظر من تعزير هم دارد. كسي حق ندارد بگويد مردم در انتخاب فرد مناسب، نمي فهمند. چطور است كه در اصل انقلاب موقع جنگيدن مردم مي فهمند اما در انتخاب مسوولان نمي فهمند؟
    
    در انتخابات رياست جمهوري دور گذشته شما يك فهرست از كابينه پيشنهادي خود ارايه كرديد. در اين فهرست آقاي احمدي نژاد كانديداي شما براي تصدي وزارت راه بود. هنوز هم آن جايگاه را برايشان مي بينيد؟
    البته يك مقدار بالاتر فكر مي كنم. ايشان عملگراي خوبي است. خدمت زياد كرده. در دولت حزب الله بايد معاونت هاي فوق العاده قوي داشته باشيم. ايشان اگر زرنگ و يك رييس جمهور خوب بود، بايد معاونان و وزراي خودش را از مسوولان بالاتر و قوي تر انتخاب مي كرد.

    
    
    

آيت الله سيد محمدباقر خرازي، دبيرکل «حزب الله»: نوبت دولت حزب الله است
    
 روزنامه شرق ، شماره 1592 به تاريخ 11/5/91، صفحه 10 (سياست)        

                                                                                     

 

 

علی مطهری بجای توبه اربده کشی می کند:!!

$
0
0

علی مطهری که خود عامل بسیاری از تنشها و تشنج های چهار ساله اخیر در جمهوری اسلامی می باشد، بجای تعمق و تفکر در رهنمودهای رهبری حکیم انقلابدر دیدار با مردم آذربایجان، بجای توبه از عملکرد خود در استیضاح وزیر، به گستاخی پرداخته و به ظاهر توپ را در میدان حریف انداخته.
به گزارش جهان:
 
نماینده تهران با اشاره به بیانات رهبری در خصوص جلسه استیضاح وزیر کار در مجلس گفت: نقد رهبری هشداری به آقای احمدی نژاد بود که رفتار خود را تا زمان انتخابات با مصالح کشور تنظیم کند و برای پیروزی کاندیدای مورد نظرش پروژه سیاسی اجرا نکند.

علی مطهری در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص بیانات رهبری مبنی بر اینکه استیضاح کار غلطی بود، گفت: التزام به ولایت فقیه به این معنی نیست که همه نظرات ما مطابق نظرات رهبری باشد بلکه باید در عمل التزام داشته باشیم.

 
وی گفت: خود رهبر فرمودند مرز التزام به ولایت فقیه احکام حکومتی است. طبیعی است که نظر من همان است که قبلا از بیانات رهبری داشتم. من معتقدم که استیضاح وزیر کار برای دفاع از قانون مداری و مبارزه با قانون ستیزی بود و ارتباط مستقیمی با شخص وزیر داشت و کار درستی بود ولی اگر این نظر رهبری قبل از استیضاح بیان می شد ما استیضاح را منتفی می کردیم چون در عمل تابع حکم ایشان هستیم گرچه قانع نشده باشیم.

مطهری در خصوص آثار انتقاد رهبر انقلاب از رئیس جمهور و سخنان وی گفت: این که بعد از نزدیک به 8 سال به خاطر ملاحظاتی که وجود داشت اولین نقد جدی رهبر انقلاب به آقای احمدی نژاد صورت گرفته، قابل توجه است.

وی افزود: برخی این سئوال را مطرح می کردندکه چرا رهبری در مقابل هنجار شکنی های رئیس جمهور سکوت پیشه کرده و این سکوت تا کی ادامه خواهد یافت، امروز این سکوت شکست و طرفداران آقای احمدی نژاد که به حمایت های مکرر رهبری استناد می کردند باید در قضاوت و رفتار خود تجدید نظر کنند.

 
مطهری اضافه کرد: این نقد، هشداری به خود آقای احمدی نژاد هم بود که رفتار خود را تا زمان انتخابات با مصالح کشور تنظیم کند و برای پیروزی کاندیدای مورد نظرش پروژه سیاسی اجرا نکند و آبروی رقبا را حفظ کند، در غیر این صورت نهادهای قانونی مثل مجلس و رهبری عکس العمل مناسب نشان خواهند داد.

حقایقی که پشت شکستن لوله انتقال آب پنهان ماند

$
0
0

 

داستان زاینده رود و مشکلات آن ، داستان زخم هایی است که هر زمان باز شده فقط به پانسمان کردن آن اکتفا کرده ایم . حالا هر کدام برای خود زخم بزرگی شده و به عفونت رسیده است.

شکسته شدن خط لوله انتقال آب زاینده رود به یزد توسط کشاورزانی که 40 روز برای نشان دادن اعتراض خود با تراکتورها در نقاطی از شرق اصفهان تجمع کرده بودند ، واکنش های مختلفی در پی داشت.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری اصفهان فردا انتشار اخبار مربوط به گلایه های مسئولان یزدی و حتی تهدیدهای آن ها از یک سو و برخی دفاعیات نمایندگان مجلس و مسئولان اصفهان از سوی دیگر و در کل تبدیل شدن عرصه رسانه های دو استان به جنگ رودررو ، فضایی روانی در بین مردم دو استان ایجاد کرد که به نظر می رسد در برخی از اخبار ، نویسندگان و گزارش گران و البته در درجه بالاتر ، مسئولان و نمایندگان دو استان فراموش کرده اند هر دو استان در زیر پرچم واحد جمهوری اسلامی ایران هستند و مردم دو استان نیز هم وطن محسوب می شوند !

هر خبر و هر گفته ای در این چند روز ، هزاران ناگفته همراه خود داشت که در این یادداشت ، به برخی از این موارد که به صورت جدی جای تامل و بحث دارد اشاره می شود :

نوشدارو پس از مرگ سهراب !
کشاورزان شرق اصفهان ، مردمانی متدین و زحمت کش هستند که از گذشته های دور ، معیشت و زندگی خود را از طریق کشاورزی تامین می کرده اند . آنان طبق طومار شیخ بهایی و طومارهای قبل از آن ، از حق آبه داران آب زاینده رود محسوب می شوند که حق آبه آنان ، سندی حقوقی و قابل ادعا تلقی می شود.
هرگونه نگاه به مسئله شکسته شدن آب زاینده رود بدون توجه به سابقه حضور و اعتراض کشاورزان شرق اصفهان و همچنین مشکلات عدیده معیشتی که هم اکنون مردم این منطقه با آن روبرو هستند ، نگاه یک طرفه و یک جانبه است . کشاورزان شرق اصفهان 40 روز ، در آرامش اقدام به تجمع در نقاطی از شرق اصفهان کردند که اگر خبر باز شدن آب برای کشت بهاره از سوی مدیران مربوطه در وزارت نیرو در طول این مدت به آن ها داده می شود ، نهایتاً ناچار به اقدامی مانند شکستن خط لوله و آسیب رساندن به تجهیزات انتقال آب برای انتقال مطالبات و پیام های خود نمی شدند . خبری که امروز در خصوص زمان قطعی جاری شدن آب در زاینده رود منتشر شد ، نوشدارویی پس از مرگ سهراب بود که اگر مدیران ما قدرت بیشتری در مدیریت بحران داشتند ، این اتفاق به اینجا کشیده نمی شد.

همه جای ایران سرای من است
با درنظر گرفتن مشکلات شرق اصفهان و کشاورزان زحمت کش این منطقه ، هرچند لزوم توجه ویژه به مشکلات آن ها در زمینه کشاورزی محسوس است ولی شکستن خط لوله انتقال آب به یزد که آب شرب هموطنان ما در شهر یزد و شهرهای اطراف را تامین می کند، کار درستی نبوده و بهتر بود کشاورزان شرق اصفهان ، از دیگر اهرم ها برای رساندن صدای خود به گوش مسئولان استفاده می کردند .

در روزهای پس از این حادثه ، مردم شهر یزد با مشکلاتی در زمینه تهیه آب شرب مواجه شدند که چنین رخدادی از نظر اصول اخلاقی و شرعی پسندیده نیست . مردم یزد نیز همانند مردم اصفهان ، شهرکرد، بروجن، لنجان، جرقویه، خوراسگان و ... "ایرانی"هستند و بدون تردید ، هیچ فردی راضی نیست که هموطن خود با مشکل تهیه آب شرب مواجه شود . اصفهان ، یزد ، شهرکرد ، اهواز، مشهد، تهران، تبریز فرقی نمی کند ، همه جای ایران سرای ایرانی ها است و همه ما باید به فکر مشکل هموطن خود باشیم . خواه این مشکل آب شرب آشامیدنی یزد باشد یا مشکل معیشت و نان کشاورزان زحمت کش شرق اصفهان.

در نظر داشته باشیم ، عمده دلیل اقدام کشاورزان اصفهان برای شکستن لوله انتقال آب به یزد ، تلاش آن ها برای رساندن پیام و سخن خود به مدیران کشور بود که با وجود 40 روز تجمع در نقاط مختلف شرق اصفهان شنیده نشد و قطعاً کشاورزان اصفهانی نیز به قطع آب شرب یزد رضایت نداشته و ندارند .

آقای استاندار ، تونل سوم کوهرنگ افتتاح نشده است !
برخی اظهار نظرهای مسئولین دو استان در روزهای گذشته ، صحبت هایی بود که به نظر می رسد طرح آن در این شرایط نتیجه ای جز افزایش تنش ها ندارد .

با دقت در این صحبت ها در می یابیم ، بخشی از این سخنان صرفاً "تحریک آمیز"بوده و بخش دیگر ، با اسناد و اطلاعات هیچ گونه سنخیتی ندارد . به عنوان مثال ، استاندار یزد در اظهارنظری اعلام کردند : "آب انتقالی به استان ، آب زاینده رود نیست چراکه این آب از کوهرنگ و چشمه لنگان تامین می شود".

بخش دوم صحبت های ایشان در خصوص تخصیص آب انتقالی از کوهرنگ و چشمه لنگان کاملاً صحیح و درست است ولی توجه داشته باشیم ، تونل سوم کوهرنگ و چشمه لنگان که تخصیص آب یزد از محل این تونل پیش بینی شده هنوز افتتاح نشده است .

البته سال هاست آب در لوله انتقال آب به یزد جاری است که این مساله به خاطر اهمیت تامین آب شرب یزد بوده و مدیران دولتی را به این فکر انداخت که تا زمان تکمیل این تونل ها، آب انتقالی به یزد را از زاینده رود تامین کنند . در نتیجه آبی که فعلا به یزد منتقل می شود 100% آب زاینده رود است .

بهتر بود، استاندار محترم یزد با بررسی سوابق این مساله از یک سو و در نظر گرفتن مشکلات بخشی از مردم و کشاورزان اصفهان ، کشاورزان و مردم اصفهان را به صبر و خویشتن داری دعوت می کردند و از آن ها می خواستند همانند سالیان گذشته که با وجود کمبود آب زاینده رود (و البته عدم بهره برداری از تونل سوم کوهرنگ) آب تخصیص یافته برای آب شرب یزد از محل زاینده رود تامین می شوند، بردبار و شکیبا باشند و نیاز آب شرب استان یزد را درک کنند.

فاصله کشاورزان تا "اراذل و اوباش"
پیام مهربانی مدیران یزدی در این شرایط و اظهارنظر منطبق با واقعیت ها ، می توانست نگاه بهتری نسبت به این مساله در بین کشاورزان اصفهانی ایجاد کند . اتفاقی که درست برعکس آن رخداد و هر روز در حال شدت گرفتن است.

در این بین محمد صالح جوکار از نمایندگان یزد در مجلس شورای اسلامی ، کشاورزان شرق اصفهان که لوله انتقال آب به یزد را شکسته اند را "اراذل و اوباش"و "متجاوز"معرفی کرد .

بهتر بود این عضو محترم کمسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ، با در نظر گرفتن سابقه تاریخی زندگی این مردمان ، دقیق تر و ظریف تر مشکلاتی که در نتیجه خشکسالی به مردم این ناحیه تحمیل شده است را بررسی می کرد و سپس آن ها را "اراذل و اوباش"خطاب می کرد .

برخی کشاورزان شرق اصفهان برای رفع نیازهای مالی خود در سال های گذشته ، حتی "کلیه"خود را نیز فروخته اند و اکنون در چنین وضعیت اقتصادی به سر می برند . آن ها مردمان شریفی هستند که مطالبه به حقی نیز دارند و وظیفه همه نمایندگان مجلس از جمله نماینده محترم شهرستان یزد نیز هست که مشکلات آنان را بررسی کند.

افرادی که نماینده محترم یزد آن ها را "اراذل و اوباش"نامیده، همواره در پلاکاردهای خود اعلام کرده اند که حامی نظام و انقلاب هستند و همواره با در دست داشتن عکس های مقام معظم رهبری، مطالبات خود از مسئولان را مطرح کرده اند.

مطالباتی که اگر از سوی مسئولان محترم از جمله اعضای کمسیون امنیت ملی مجلس که آقای جوکار(نماینده یزد) نیز در آن عضویت دارند شنیده می شد ، کشاورزان اصفهانی ناچار نمی شدند برای انتقال صدای خود دست به شکستن لوله انتقال آب بزنند.

آیا یزد متهم ردیف اول خشکسالی اصفهان است ؟
بحران آب استان اصفهان ، مشکلاتی برای بخش های مختلف اقتصادی استان و افراد شاغل در این بخش ها از جمله کشاورزی، گردشگری، صنایع گوناگون و همچنین مردم شهر اصفهان ایجاد کرده است.

هر فرد و گروهی در ذهن خود ، به دنبال دلایلی برای این مشکلات است که در این بین ، دم دست ترین علت می تواند خروج آب از این حوضه آبخیز باشد که فعلاً تنها خروج آب ، انتقال آب به یزد است.

به نظر می رسد با توجه به حجم آب انتقالی به یزد و اهمیت بالای این آب در یزد یعنی مصرف شرب، مقصر دانستن یزد به عنوان متهم ردیف اول خشکسالی زاینده رود و همه مشکلات کشاورزان، صنایع و ... قدری بی انصافی است.

کارشناسان و صاحب نظران، بحران آب در استان اصفهان را مساله ای چند وجهی با ریشه های گوناگون می دانند . در این بین پنج علت عمده و ریشه بحران آب استان اصفهان از سوی صاحب نظران مسائلی از قبیل: 1)موقعیت اقلیمی استان، 2)عدم تعادل بین منابع و مصارف آب، 3)وقوع دوره‌های خشکسالی و ترسالی، 4)تغییر اقلیم و 5) عدم مدیریت یکپارچه و به هم پیوسته منابع آب، ذکر شده است.

علی بصیرپور مدیر دفتر بهره‌برداری و نگهداری از سدها و تاسیسات آب منطقه‌ای اصفهان نیز در نشست خبری سال گذشته خود، این 5 عامل را عامل اصلی مشکلات و بحران آب در استان اصفهان عنوان کرد.

زخم های پانسمان شده که یکی یکی عفونت می کنند
داستان زاینده رود و مشکلات آن ، داستان زخم هایی است که هر زمان باز شده فقط به پانسمان کردن آن اکتفا کرده ایم . حالا هر کدام برای خود زخم بزرگی شده و به عفونیت رسیده است.

از جمله این زخم ها ، می توان به تخصیص ها و بارگذاری های زودتر از موعد افتتاح تونل های آبرسانی اشاره کرد. طولانی شدن عملیات تونل های آبرسانی از یک سو و نیاز فوری و مهم در برخی تخصیص ها(مانند تخصیص آب شرب یزد) از سوی دیگر، باعث شده از آب زاینده رود به این بارگزاری های جدید تعلق گیرد.

به عبارتی می توان گفت، در شرایط پرآبی رودخانه توان تخصیص این آب به خوبی مهیا بوده ولی در آن زمان به روزهای خشک زاینده رود فکری نشده است . زخم های پانسمان شده دیروز زاینده رود ، امروز در حال عفونت کردن است و اگر زودتر فکری برای درمان آن نکنیم ، این عفونت ها قامت بلند این رود را به زودی خم می کند.

اکنون در شرایطی که ادامه حفر تونل های آبرسانی با مشکلاتی در بالادست رودخانه مواجه شده، بهتر است مدیران و نمایندگان محترم شهر یزد نیز تلاش خود را برای به ثمر رسیدن این تونل ها انجام دهند تا آن زمان این گفته استاندار یزد که "آب انتقالی به یزد آب زاینده رود نیست"به واقع تحقق یابد.

البته این مساله تنها یکی از زخم های پانسمان شده زاینده رود است و چندین مساله در همین سطح، حیات رودی که نامش با زندگی عجین شده است را تهدید می کند.

"گروکشی"یزدی ها از زبان عضو کمسیون امنیت ملی مجلس

لحن و ادبیات استفاده شده توسط برخی مسئولین استان یزد، چنان می نماید که گویی تمام استان اصفهان در مرزهای استان یزد گردهم آمده اند تا به جنگ با مردم یزد بروند!

از جمله این اظهارات می توان به اظهارات محمد صالح جوکار، نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد که به اعتقاد وی جریان سازمان دهی شده در استان اصفهان، پشت قضیه شکسته شدن خط لوله انتقال آب به یزد وجود دارد.

او مسئولان اصفهانی را به اهمال کاری در حل و جلوگیری از این قضیه متهم کرد ولی توضیح نداد که آیا نسخه اش برای حل این قضیه قبل از شکستگی لوله، دستگیری کشاورزان اصفهانی بوده که حق آبه خود را مطالبه می کنند یا مورد امنیتی دیگری برای این برخورد در نظر ایشان است.

این نماینده مجلس که اتفاقاً عضو کمسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است، در اظهار نظر عجیب دیگری اعلام می کند: اگر قرار به گروکشی باشد ما نیز می توانیم از ورود سنگ آهن یزد به اصفهان جلوگیری کنیم.

این گونه اظهارنظر از زبان یک عضو کمسیون امنیت ملی مجلس که همواره باید تلاش خود را برای رفع سوتفاهم ها و جملات تحریک آمیز به عنوان یک سیاست مدار نشان دهد، عجیب و غیرمنتظره بود.

شان و جایگاه کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاب می کند، در زمانی وقوع چنین اتفاقاتی به جای "گروکشی"با ریشه یابی و پرداخت به عمق مساله، مشکلات مردم را به صورت ریشه ای حل کنند.

توزیع عادلانه فقر آب ، خواسته کشاورزان شرق و همه حق آبه داران زاینده رود
آب نیز حکم ثروتی را دارد که توزیع عادلانه فقر آن بین صاحبان حق در زمان خشکسالی مانند توزیع عادلانه آن در زمان ترسالی بین حق آبه داران اهمیت دارد .

خواسته اصلی و به حق کشاورزان شرق اصفهان از مسئولان وزارت نیرو، توزیع عادلانه کم آبی بین همه حق آبه داران است.

هیچ قانون و منطقی، این مساله را توجیه نمی کند که آب در زمان خشکسالی به حق آبه داران بالادست و یا هر حق آبه دار دیگر مانند زمان ترسالی تعلق گیرد در حالی که حق آبه داری کلاً از دریافت آب محروم باشد.

در زمینه آب یزد نیز، کشاورزان اصفهانی معتقدند باید این آب در حد نیاز شرب استان تخصیص یابد و مصارف کشاورزی آب در این استان حذف گردد .

استفاده کشاورزی از آب زاینده رود در یزد ، بحث مورد مناقشه روزهای قبل اصفهانی ها و یزدی ها در شبکه های اجتماعی و بخش نظرات اخبار مربوط به این اتفاق در خبرگزاری ها و سایت های خبری بوده است.

در این زمینه، حمیدرضا فولادگر نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی با تائید مصرف کشاورزی آب در یزد گفته بود : "قرار بود آبی که از زاینده‌رود به استان یزد انتقال می‌یابد صرف تامین آب شرب مردم این استان شود که ظاهرا قرار شده است که غیر از آب شرب برای مصارف کشاورزی نیز مصرف شود."

این گفته وی و استفاده کشاورزی از آب زاینده رود که مورد ادعای کشاورزان اصفهانی است ، از سوی مدیران و نمایندگان استان یزد تکذیب شد . به نظر می رسد ، عدم اطلاع رسانی شفاف در مورد آب انتقالی زاینده رود به یزد ، این مساله را با پیچیدگی هایی مواجه کرده که تنها راه حل آن ، اطلاع رسانی مستند و صحیح از سمت وزارت نیرو است . به راستی در صورت صحت خبر ، استفاده کشاورزی از آب زاینده رود در یزد در شرایطی که کشاورزان حق آبه دار رودخانه از دریافت آب محروم هستند، اجحاف به حق آبه داران این رودخانه و زیرپا گذاشتن حق الناس است.

منبع سایت پالوده به نقل از اصفهان فردا

انتقال آّب کشاورزان اصفهان برای کارخانه های کاشی یزد

$
0
0
 
انتقال آب به یزد باید بعد از افتتاح تونل سوم اتفاق می‌افتاد

خبرگزاری فارس: رئیس انجمن حمایت از کشاورزان شهرستان اصفهان گفت: در صورتی که مصوب شده بود بعد از افتتاح تونل سوم کوهرنگ آب زاینده رود به استان یزد انتقال یابد، متأسفانه 13 سال پیش این اتفاق افتاده است.

حسین محمدرضایی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اصفهان اظهار کرد: در 13 سال قبل حق‌آبه کشاورزان از آب زاینده‌رود به استان یزد برای شرب، صنعت، فولاد سازی، کارگاه‌ها و کارخانه‌های مختلف از قبیل کارخانه‌های کاشی و سرامیک، گلخانه‌ها و کارخانه‌های نوشابه سازی به استان یزد انتقال یافته، اما هنوز تونل سوم کوهرنگ که قرار بود بعد از افتتاح آن آب به یزد انتقال یابد، افتتاح نشده و با مشکلات پیش روی این تونل افتتاح آن مشخص نیست که در چه زمانی انجام شود.

* حق‌آبه‌ها به صورت رسمی در قباله‌های ازدواج ثبت شده است

وی در مورد مصاحبه مسئولان استان یزد با خبرگزاری‌های‌داخلی به این مضمون که عده‌ای‌ متجاوز به خط انتقال آب کشور به یزد که از اصفهان می‌گذرد حمله کرده‌اند، گفت: این آب از حق‌آبه‌های کشاورزان اصفهان است که به استان یزد انتقال یافته و کشاورزان حق‌آبه‌دار معتقدند که بسیاری از این حق‌آبه‌ها به صورت رسمی در قباله‌های ازدواج مادران و همسران و عروسان کشاورزان به عنوان مهریه ثبت شده است و از نظر شرعی، عرفی و قانونی دست درازی به آن خلاف قانون است و این کار تکرار فدک دیگری است.

رئیس انجمن حمایت از کشاورزان شهرستان اصفهان تصریح کرد: کشاورزان و حق آبه داران زاینده‌رود متفقل‌القول معتقدند برداشت از آب آنها کارغیر قانونی و از نظر شرعی استفاده از این آب بدون اجازه از آنها غصبی محسوب شده و مشکل شرعی دارد.

* حق‌آبه کشاورزان سابقه 3500 ساله دارد

وی گفت: با غصب حق‌آبه‌های کشاورزان حق‌آبه دار زاینده‌رود توسط صنایع وابسته به آب استان اصفهان، آب انتقالی به استان یزد، برداشت‌های بی‌رویه در استان بالا دست زاینده رود و مزارع آباد و پر محصول کشاورزان تبدیل به کویر شد و کشاورزان آن که از 3500 سال قبل آب زاینده رود توسط مادی‌های معروف بین آنها تقسیم می‌شده است که بهترین دلیل این سابقه اسم مادی به جای نهر در اصفهان است که مادی از مادها گرفته شده که تعدادی از مادی‌های اصفهان در آن دوران حفر شده و به وسیله آن آب زاینده رود بین کشاورزان تقسیم می‌شده است.

محمدرضایی ادامه داد: کشاورزان حق‌آبه دار زاینده رود که شامل شهرستان‌های لنجان، مبارکه، فلاورجان، خمینی‌شهر، نجف آباد و شهرستان اصفهان است که از بین آنها شهرستان اصفهان بیشترین حق آبه و بیشترین مشکل بی آبی را دارد، کشاورزان این مناطق بیش از نیم میلیون نفر هستند که با از دست دادن حق مسلمشان و نداشتن کشت و درآمدی از زندگی خود ساقط شده‌اند.

* آبی ملی است که صاحب و حق‌آبه داری نداشته باشد

وی در جواب مسئولان استان یزد که آب را ملی می‌داند، گفت: آبی ملی و انفال محسوب می‌شود که صاحب و حق‌آبه داری نداشته باشد، کشاورزان حق‌آبه دار زاینده رود 73 درصد آورد کل زاینده رود با احتساب تونل‌های کوهرنگ 1 و 2 و تونل چشمه لنگان و خدنگستان را دارند و تنها وزارت نیرو حق دخل و تصرف در 27 درصد باقیمانده این آب را برای شرب استان اصفهان، استان یزد، صنعت، فضای سبز و توسعه بخش کشاورزی دارد.

رئیس انجمن حمایت از کشاورزان اصفهان ادامه داد: با توجه به اینکه 73 درصد آب زاینده رود از کشاورزان است جای آن به راحتی عوض شده است که جای تعمق دارد.

* مسئولان یزد آب را حق خود می‌دانند و جنجال به راه انداخته‌اند

وی اضافه کرد: حدود 13 سال است که آب زاینده رود به استان یزد پمپاژ می‌شود در صورتی که طبق مصوبات باید بعد از افتتاح تونل سوم کوهرنگ این اتفاق می‌افتاد و با این وجود بعد از 13 سال آنها این آب را حق خود می‌دانند و جنجال به راه انداخته و ماشین‌های پلاک اصفهان که از یزد عبور می‌کنند مورد هجوم و سنگ باران می‌شوند و بنابراین باید به کشاورزان که سابقه 3500 ساله در استفاده از این آب را دارند حق داد که از حق‌آبه خود و حق و حقوق زن و فرزندانشان با چنگ و دندان دفاع کنند.

محمدرضایی گفت: مسئولان استان اصفهان تلاش خود را برای رفع مشکل کشاورزان انجام دادند، اما رفع برخی از مشکلات در حیطه اختیارات آنها نبود چرا که نیم میلیون کشاورز در پی احقاق حق خود بودند و می‌بایستی مسئولان کشوری که با مصوبات خود طی سال‌های گذشته موجب خشکی زاینده رود شده، قبل از ایجاد این مشکلات برای رفع مشکلات کشاورزان اقدام می‌کردند و این بی انصافی است که یزدی‌ها مسئولان استان اصفهان را مورد هجوم قرار می‌دهند.

* چرا نمایندگان و مسئولان یزد برای طرح‌های آبی کمک نکردند

وی ادامه داد: در این یک دهه که زاینده رود با بیشترین بی‌آبی‌ها روبه‌رو بوده، چرا مسئولان و نمایندگان استان یزد برای انتقال آب به زاینده رود از طریق تونل‌های سوم کوهرنگ و تونل بهشت آباد و دیگر طرح‌های آبی و جلوگیری از برداشت‌های غیر قانونی در بالا دست زاینده رود در استان همجوار اقدامی نکرده و به مسئولان و نمایندگان اصفهان در این مورد کمک نمی‌کنند، اما خود را شریک آب زاینده رود می‌دانند.

* برداشت آب از حق‌آبه‌ها مشکلاتی را برای کشاورزان به وجود آورده

رئیس انجمن حمایت از کشاورزان اصفهان با تاکید بر اینکه کشاورزان هرگز خواسته‌ای‌ خارج از قانون نداشته‌اند و فقط حق خود را می‌طلبند و در پی بی‌آبی که توسط استان‌های همجوار غرب و شرق استان اصفهان حادث شده مشکلات فراوانی را برای کشاورزان به وجود آورده، گفت: این در حالی است که کشاورزان به دلیل بی آبی کشت و کار و درآمدی ندارند، سرمایه خود را برای آبی کردن چاههای خود هزینه کرده‌اند که نتیجه‌ای در برنداشت، زمینه‌ای آنها بدون آب ارزشی برای فروش ندارد، ادوات کشاورزی خود را برای امرار معاش فروخته‌اند، به بانک‌ها بدهکار هستند، بانک‌ها دیگر به آنها وام نمی‌دهند.

وی گفت: دامداری‌ها به دلیل بی‌علوفه بودن، گرانی‌ دارو و خرید ناعادلانه شیر ورشکسته و دام‌های آبستن خود را با یک سوم ارزش به کشتارگاه می‌برند، بیمه بیکاری به آنها پرداخت نمی‌شود، بیمه‌ محصولات کشاورزی هم بدون کشت و کار انجام نمی‌گیرد و این در حالی است که تورم هم بر فشارهای اقتصادی افزوده است.

محمدرضایی با بیان اینکه  اشتغال دیگری هم در شرق اصفهان وجود ندارد، سن ازدواج دختران و پسران به دلیل مسائل اقتصادی بالا رفته است، بسیاری از فرزندان کشاورزان به دلیل بی‌پولی ترک تحصیل کرده‌اند، افزود: و اینکه حتی برای گذراندن امرار معاش در سختی بسیار و مضیقه هستند.

*کشاورزان ما مخالف انتقال آب شرب به استان یزد نیستند

وی تصریح کرد: قابل توجه کسانی که حق‌آبه کشاورزان را برده و می‌برند و به فکر آنها نیستند و آب زاینده رود را حق خود می‌داند و صاحبان اصلی آن را در صحبت‌ها و جلسات خود بدون حق جلوه می‌دهند، میهمان آمده صاحب خانه را از خانه خود بیرون کرده است و تازه طلب کاری هم می‌کنند.

رئیس انجمن حمایت از کشاورزان اصفهان اضافه کرد: کشاورزان ما مخالف انتقال آب شرب به استان یزد نیستند، اما مخالف انتقال آب برای صنعت و مصارف به غیر از شرب هستند، اگر شرب تنها بود 500 لیتر در ثانیه برای استان یزد کافی بود نه اینکه 3000 لیتر در ثانیه آب به بهانه شرب انتقال یابد و صرف مصارف دیگر گردد و صاحبان آب در اصفهان تشنه باشند.

بهار

$
0
0
زنده باد بهار!!

زنده باد بهار!!

زنده باد کدام بهار!

زنده باد مشائی!!

زنده باد محبان مشائی

زنده باد مکتب  مشائی

زنده باد مکتب انحرافی مشائیه

زنده باد مکتب آسمانی مشائیه

مکتب آسمانی و فرا طبیعی مشائیه

بهار مشائی یعنی بهار انسان

بهار انسان مشائی یعنی بهار انسان های کل کره زمین

یعنی دین و موسی و عیسی ، اسلام ، باب ، بهائی ، وهابی ، بودا و هندو دیگر نه بلکه مکتب انسانی مشائی

یعنی دیگر دوران اسب و اسلام و ماشین سواری  گذشته است.

یعنی انسانها دیگر نیاز به دین اسلام ندارند. بلکه از آن گذر کرده اند و به روشنفکری و تعالی رسیده اند.

یعنی : 

رسد آدمی که جز خدا نبیند. و ما انسانها باید به زعامت بهاری مشائی از تمام اولیا و اوصیا و (نعوذ بالله ) اهل بیت ع  گذر کرده و بوسیله مشائی به خدا برسیم.

حال در آنجا چه چیز ببینیم !!!!!!!!!!!!! حتما خداوند را در جلوه مشائی و با صدای محمود نظاره گر خواهیم بود.

زنده باد بهار فتنه ۹۲ می باشد.

این است معنی بهار توصیفی مکتب مشائی.

 

 

 

 

 

 

سید باقر حجازی 27/ 12/ 1392

$
0
0
به گزارش مشرق، حجت‌السلام و المسلمین سید محمد باقر خرازی در گفت‌وگو با فارس، اظهار داشت: شعار انتخاباتی بنده چهار حقیقت مهم است که شامل پیشرفت، آرامش، رفاه و سلامتی منجر به ستایش خداوند است.

وی با بیان اینکه نماد ما رنگ سبز خواهد بود چرا که این نشانه نمودی از دلدادگی به ولایت و اهل بیت (ع) است، افزود: بنده تنها کاندیدایی هستم که از طایفه سادات بوده و با تمام توان تا روز آخر در مرام و عقیده خود باقی می‌مانم.

کاندیدای احتمالی یازدهمین دوره ریاست جمهوری بیان داشت: بنا نیست رنگ سبز نماد مخالفت با نظام باشد، بنابراین آمده‌ایم به نام حزب‌الله و با رنگ سبز در انتخابات حاضر شویم.

نه با کسی ائتلاف می‌کنم و نه انصراف خواهم داد

دبیرکل جبهه حزب‌الله ادامه داد: به حول و قوه الهی تصمیم قطعی برای آمدن و حضور در انتخابات را دارم و در این تصمیم قاطع و مصمم هستم.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: بدون اینکه با کسی ائتلاف کنم و یا از مسئولان سیاسی، احزاب و گروه‌ها کمکی بطلبم دنبال آن هستم به عنوان شخصی که چهره حزب‌اللهی دارد، وارد انتخابات شوم به طور جدی نیز در صحنه انتخابات ریاست جمهوری می‌مانم.

وی در پاسخ به سئوال خبرنگار فارس که ممکن است در آینده انصراف بدهید یا ائتلاف کنید، گفت: نه تنها انصراف نخواهم داد ائتلاف نیز نخواهم کرد، چون هرگونه ائتلاف تعهدآور است و بنده نیز به تعهدات خودم سرسختانه پایبند هستم و چون نمی‌توانم به هیچ گروه و جبهه سیاسی تعهدی بدهم، بنابراین هیچ وقت قصد ائتلاف ندارم.

این کاندیدای احتمالی افزود: وقتی دولت حزب‌الله تشکیل دادم، یقیناً از همه گروه‌ها و احزاب استفاده خواهم کرد.

وی در پاسخ به این سئوال که هراسی ندارید از نماد سبز استفاده کنید، ابراز داشت: نه هراسی ندارم چون همیشه بنا نیست رنگ سبز رنگ جهنمی باشد بلکه این رنگ، رنگ بهشتی است، اگر مقصود از رنگ سبز سیادت باشد بنده تنها کاندیدای سید هستم و اگر منظور از رنگ سبز، سبزی باشد قطعاً بهار انقلاب را تداعی می‌کند.

این استاد اقتصاد گفت: ما با این شعار آمده‌ایم و اگر بخواهیم این رنگ را رنگ مخالفت با انتخابات تلقی نکنند، باید ذهنیت مردم را نسبت به این رنگ تغییر دهمین که در این صورت قطعاً در این انتخابات با این رنگ و شعار حاضر خواهند شد و تا روز آخر نیز در مرام و عقیده خود باقی می‌مانند.

تکثر انتخاباتی آینده نیرنگ است/ برخی کاندیداها نه تیم دارند و نه برنامه

کاندیدای احتمالی یازدهمین دوره ریاست جمهوری در پاسخ به سئوال ارزیابی از تنوع و تکثر کاندیداها، اظهار داشت: این تنوع و تکثر از یک جهت خوب است چرا که هر کس بتواند کاری کند و مردم را به حرکت درآورد، حضورش در انتخابات مهم است.

دبیرکل جبهه حزب‌الله بیان داشت: تکثری که در کاندیداها است، تکثر واقعی و با انگیزه الهی نیست بلکه تکثری است برای گرفتن سهمیه قدرت از کاندیدای مورد نظر.

این استاد دانشگاه افزود: به خاطر اینکه اکثر کاندیداهایی که اعلام آمادگی کردند حتی یک ساختمان برای ستاد انتخاباتی خود انتخاب نکردند و جز دو سه نفر آنها مصمم و قاطع نیستند، معتقدم بقیه آمده‌اند روی موج رسانه‌های مجازی و مکتوب فقط خود را مطرح کنند.

وی به سرگردانی این کاندیداها اشاره کرد و افزود: خودشان هم نمی‌دانند که چه کار می‌کنند چرا که نه تیم دارند و نه برنامه، بلکه ادعا می‌کنند ما آمده‌ایم و حضور داریم.

دبیرکل جبهه حزب‌الله با اعلام اینکه این تکثر، تکثر واقعی نیست بلکه کثرت نیرنگی است، افزود: آنها برای نیرنگ و بهره‌برداری به نفع خودشان به میدان آمده‌اند و گرنه هدف‌شان این نیست که ملت را تشویق به انتخابات کنند.

خرازی در پایان اظهار داشت: برای اینکه هر کس خود را جلوه دهد در این کار ورود پیدا کرده و این ورود نه تنها برای خدا و انجام وظیفه و خدمت به انقلاب و نظام نیست، بلکه مانند سایر ادعای آنها تکثر دروغین و غیر واقعی است.

سیدباقر خرازی

$
0
0

به گزارش خبرنگار حوره احزاب خبرگزاری فارس آیت‌الله سیدمحمدباقر خرازی یکی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری یازدهم است که شعار خود را پارس اسلامی که پارس آن به معنی پیشرفت، آرامش، رفاه‌، سلامتی منجر به ستایش خداوند است، قرار داده؛ آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی فارس با این نامزد ریاست‌جمهوری است:

فارس: انگیزه‌ شما از کاندیدا شدن در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چیست؟

خرازی: بر اساس سه آیه اول سوره بقره که شرط ظهور حضرت ولی عصر (عج) پدید آمدن آحادالمتقین، حزب‌المتقین و دولت‌المتقین است و به سه شرط اساسی مشروط شده که یکی عرضه با بقای دینی ولایی و دوم ایجاد تعبد به احکام و حقایق دینی بر محور نماز و حقیقت نماز و سوم ایجاد ثروت در بین مردم به حدی که قدرت در انفاق داشته و انفاقشان هم حداکثری باشد وارد صحنه انتخابات شدم.

در حال حاضر متن حقایق دینی و حدود عقاید دینی آن هم بر اساس باورهای ولایی عرضه نمی‌شود و به این دلیل هنوز مردم و به ویژه مسئولان قابلیت تحمل بسیاری از حوادثی که باید منجر به تعجیل در ظهور شود را ندارند و علاوه بر این داشته‌های گذشته‌شان را نیز از دست می‌دهند از این رو ما از حوزه آمده‌ایم تا متن حقایق و وقایع را از زاویه دید حقایق ولایی عرضه کنیم.

نکته دیگر اینکه بیشتر مردم ما به ظاهرالصلاح می‌پردازند در حالیکه نماز ترجمان کل حقایق دینی است و نمازی که می‌خوانند نماز ولایی که محور کل احکام الهی در ابعاد فردی، تشکیلاتی، گروهی و حکومتی باشد، نیست و این خود چالش بزرگی است و ما باید به مرحله دوم التزام به صلاح به عنوان متن کل حقایق دینی بپردازیم.

ثروتمند کردن مردم سومین مسئله‌ است؛ به نظر من سیاست‌های کنونی و گذشته در جهت ثروتمندسازی کل مردم نبوده و نیست؛ یعنی مبتنی بر این بوده که حداقل‌ها به مردم داده شود اما من معتقدم باید کل مردم سرمایه‌دار شوند.

*جامعه باید ثروتمند باشد

بخش خصوصی باید قدرت یابد و من می‌خواهم که بخش‌های خصوصی قانونمند ثروتمند شوند البته نه بخش‌های خصوصی که کارشان چپاول دین است؛ ملت ما ملت ثروتمندی است و باید ثروتمند شود؛ من با فقر اضطراری مخالفم گرچه برای مسئولان فقر اختیاری را می‌پسندم؛ البته فقر اختیاری غیر از فقر اضطراری است.

یک اشتباه بزرگ در استراتژی ثروتمند کردن مردم وجود دارد چراکه برخی ثروتمند شدن را بد می‌دانند و من این را قبول ندارم و معتقدم این تفکرات منحط خوارجی است، مردم باید بهترین وسیله را داشته باشند از بهترین امکانات استفاده کنند و زیباترین امکانات قابل استفاده را در اختیار گیرند که متاسفانه در جامعه ما در حال حاضر اینگونه نیست.

بزرگترین کاری که باید در جامعه کنیم این است که اخلاق اجتماعی را بازسازی کنیم؛ بسیاری از مسئولان سخن از اخلاق، آداب و تقوای سیاسی می‌زنند اما سر بزنگاه‌ها بدترین نوع تخلفات را دارند، در مقام سخن گفتن همه عالم اخلاق هستند اما در مقام عمل چیز دیگری نشان می‌دهند.

نسل موجود ما چیزی از اطاعت از مقام ولایت مطلقه فقیه را نمی‌داند و روش‌ها و کارکردهای آن را بلد نیست و با این وجود چگونه این نسل می‌تواند پذیرای امام زمان (عج) باشد.

بنده تلاش می‌کنم تا بگویم چگونه باید نسبت به ولایت مطلقه فقیه متعبد بود و از او اطاعت محض کرد چراکه در غیر این‌صورت چگونه می‌توان نسبت به حضرت ولی‌عصر(عج) اطاعت علی‌الاطلاقی داشت؟ و این شرطش این است که آن رئیس‌جمهور خودش فقیه باشد و بنده می‌گویم غیر فقیه نباید رئیس‌جمهور شود و اگر از باب اضطرار تاکنون از افرادی مثل آقای احمدی‌نژادها و دیگران استفاده کرده‌ایم این به معنای این نیست که اینها حق دارند در این مقام باشند.

در خود قانون اساسی هم وجود دارد که رئیس‌جمهور باید سیاسی و دینی باشد؛ منظور از دینی به معنای متدین نیست چرا که همه مردم متدین هستند؛ بلکه منظور از دینی این است که باید متفقه در دین باشند چراکه در غیر این صورت ثمره‌اش این می‌شود که ولی فقیه به عنوان یک کارشناس فقاهت دینی سخنی می‌گوید، اما رئیس‌جمهور کار خود را می‌کند چرا که اصلاً رئیس‌جمهور کلام فقیه را نمی‌فهمد و چگونه می‌خواهد سخنان فقیه را تبدیل به لایحه، بخشنامه و دستورالعمل اجرایی کند.

بنده معتقدم در قوه مقننه نیز باید فقیه در رأس قوه مقننه باشد و قبول ندارم غیر فقیه در رأس قوه مقننه باشد چراکه غیرفقیه چگونه می‌خواهد برای فقیه قانون وضع کند.

باید گفت در غیر این صورت تصرفات غیرقانونی، سخنان غیر اسلامی و کشور به ربا و حرام آلوده شده و سخن حق به سخره گرفته می‌شود و اینها آثار غیرفقیه بودن یک متولی است.

*می‌خواهم دولت را تشکیلاتی اداره کنم

هدف دیگر بنده این بود که دولت را تشکیلاتی اداره کنم؛ معتقدم که دولت‌ها حق ندارند تشکیلات درست کنند بلکه این تشکلات‌ها هستند که باید دولت‌ها را پدید آورند؛ متأسفانه این اشکال بزرگی در جامعه ماست و یک عده حقه‌باز دور دولت‌ها را می‌گیرند و صندلی‌ها را می‌خرند و اتاق فکرهایشان در خانه‌های تیمی شکل می‌گیرد یا در بعضی از سفارتخانه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند و دولت را در چالش‌های خطرناک قرار می‌دهند به این دلیل که تشکیلات از بیرون وجود ندارد.

دشمنان ما کاملاً تشکیلاتی عمل می‌کنند و بر اساس تشکیلات دولت‌ها را پدید می‌آورند اما ما دولت‌ها را پدید می‌آوریم که تشکیلات‌ها را نابود کنند؛ این حرف نادرستی است که بگوییم دولت تشکیل می‌دهیم و بعد از راه او تشکیلات درست می‌کنیم؛ این اشکال بزرگی است که از اول انقلاب تا کنون همه دولت‌ها به آن مبتلا شده‌اند؛ از این رو هر دولتی که روی کار می‌آید جهت‌گیری‌هایش 180 درجه با دولت قبل متفاوت است و این به دلیل عدم تشکیلات است.

تشکیلات به معنی یک اتاق فکر و تزریق داشته‌های دولت به مردم از طریق نظام تشکیلاتی است و به معنی فهم حقیقت‌ خواسته‌های مردم از طریق کانال‌های تعریف شده، نظام یافته و برنامه‌ریزی شده به دولت‌ها است؛ حال باید گفت این تشکیلات ما کجاست؟

وقتی که تشکیلات‌ها همه جزیره‌ای هستند چگونه می‌خواهند این کار را انجام دهند؛ در حال حاضر چیزی به نام تشکیلات وجود ندارد؛ از این رو احزاب ما فعالیت‌هایشان ابن‌الوقتی است و فقط در زمان انتخابات وارد صحنه می‌شوند.

 

*تا آخر می‌ایستم

مسئله دیگر حل مشکلات روابط ایران با کشورهای غربی است که به صورت انفعالی است و ما در دولت حزب‌الله به صورت صد در صد فعال درخواهیم آورد و برنامه‌ریزی دقیق کرده‌ایم و 25 سال شبانه‌روز برای امروز کار کرده‌ایم و اکنون هم از روی ضرورت آمده‌ایم و اگر ضرورت نبود شاید با تأخیر حرکت می‌کردیم به ویژه اینکه بنده هیچ علاقه‌ای به قدرت و مسئولیت نداشته و ندارم و تا کنون مسئولیتی را هم نپذیرفته‌ام.

اگر الآن آمده‌ام به دلیل وظیفه شرعی آمده‌ام و تا آخر هم می‌ایستم وگرنه کشور ۸ سال دیگر در بحران‌های بزرگ دیگر غرق خواهد بود.

فارس: در حال حاضر شخصیت‌ها و گروه‌های دیگری نیز در انتخابات فعال هستند آیا با این افراد دیدار یا رایزنی داشته‌اید؟

خرازی:‌ ما خودمان تشکیلات داریم و نیازی به تشکیلات‌های دیگر و تأیید احزاب و گروه‌ها نداریم؛ بنده نمی‌خواهم وامدار هیچ فرد و جریانی باشم گرچه در دولت خود  از همه آنها جایگاه خود استفاده خواهم کرد.

فقیرترین کاندیدای انتخاباتی هستم

هرگونه ارتباط تشکیلاتی برقرار کردن با افراد سبب طلبکاری آنها و وامداری نسبت به آنها می‌شود و بنده به شدت از این مسئله پرهیز دارم و نمی‌خواهم وامدار هیچ شخصی اعم از سیاسی و اقتصادی باشم؛ الان فقیرترین کاندیدای انتخاباتی بنده هستم، هیچ چیزی ندارم و دستم را به سوی هیچکس دراز نکرده و از کسی کمک قبول نمی‌کنم.

*مستقل جلو می‌آیم

بنده اولین کاندیدای رئیس‌جمهوری هستم که هیچگونه مالی و قدرتی ندارم و هدف ما این است که بتوانیم قلوب مردم را تصرف کنیم؛ قلب مردم را هم با پول، قدرت و یا حمایت بسیاری از افرادی که متأسفانه به برخی مسائل آلوده هستند نمی‌توان به دست آورد؛ به همین دلیل بنده با هیچکس هیچ ملاقاتی نداشتم و با هیچکس هم ملاقات نخواهم کرد و مستقل جلو می‌آیم.

هر کس حرف‌های بنده را پذیرفت به ما کمک خواهد کرد و کسی هم که نپذیرفت با وی دعوا نداریم و اگر لیاقت داشته باشد در دولت حزب‌الله از وی استفاده می‌کنیم؛ دولت حزب‌الله دولت سهامی نیست که با ارتباط به قدرت برسد و اگر بخواهیم با حمایت دیگران به قدرت برسیم شبیه به همین دولت فعلی یا دولت‌های قبلی خواهیم شد، بنده این کار را نمی‌کنم ولی از همگان استفاده خواهم کرد.

فارس: منظور شما از استفاده از همگان، همه گرایش‌های سیاسی است؟

خرازی: ‌از هر گرایش سیاسی که ملتزم به مقام ولایت فقیه باشد استفاده می‌کنم، تردید نکنید برای بنده اصلاً‌ چپ و راست اهمیت ندارد و هر کس که صالح و متعبد نسبت به مقام ولایت فقیه باشد و آن را بپذیرد در کنار من خواهد بود حتی اگر آقای هاشمی یا خاتمی باشد.

*معیارم ایرانی بودن است

اگر اینها متعبد باشند و رهبری هم نسبت به‌ آنها نظر مثبت داشته باشد حتماً از آنها استفاده خواهم کرد و برایم مهم نیست که آقای خاتمی از جناح چپ است یا هاشمی میانه است، ایرانی بودن برای من کافی است، معیارم ایرانی بودن است.

فارس: موضع شما درباره فتنه سال ۸۸ و اتفاقاتی که در آن سال افتاد، چیست؟

خرازی: فتنه ۸۸ را از قبل پیش‌بینی می‌کردم؛ بنده در جلساتی که در برخی مراکز مهم داشتم می‌گفتم فتنه‌ای بزرگ رخ خواهد داد؛ بنده اعتراضاتی که در ابتدا وجود داشت را فتنه نمی‌دانم چراکه آنها اعتراض بود و اگر مدیریت خوبی صورت می‌گرفت  یا کسانی که سران این جریان بودند کمی صبوری به خرج می‌دادند و نسبت به ولایت مطلقه التزام عملی داشتند آن فتنه شکل نمی‌گرفت.

 

*سران فتنه بیش از دو نفر بودند

در واقع سران آن فتنه که بیش از دو شخص بودند و کم‌لطفی کردند و شاید هم اعتقادی به ولایت مطلقه نداشتند؛ از این رو در انتخابات آینده هر نتیجه‌ای راجع به من بگویند می‌پذیرم و اعتراضی ندارم و به همه گفته‌ام هر کس به من رأی می‌دهد بعدها نگوید رأی من چه شد، چراکه بنده این نظام را قبول دارم.

نظر بنده این است که تقلبی صورت نگرفته بود چراکه احمدی‌نژاد واقعاً در استان‌ها رأی داشت البته در تهران رأی زیادی به دست نیاورد؛ حال بر فرض اگر اشتباهاتی هم صورت گرفته باشد آیا راه حل، تبدیل کردن آن به حرکت اعتراضی بود؟ یا تبدیل کردن اعتراضات به فتنه و براندازی؟ موسوی و کروبی کم‌لطفی کردند در حالیکه قبل از این برخی خدمات را هم انجام داده بودند.

اطرافیان اینها انسان‌های درستی نبودند؛ امام(ره) در وصیتنامه خود به بیوت آقایان  اشاره داشتند که تنها مختص به بیوت مراجع نبود بلکه مربوط به اطرافیان هر یک از مسئولان کشور می‌تواند باشد؛ در حال حاضر اشکال عمده احمدی‌نژاد نیز این است که اطرافیانش افراد صحیحی نیستند؛ منظور از بیت، اهل خانه نیست، بلکه کسانی هستند که در کنار یک فرد قرار دارند.

 

*مسببان فتنه ۸۸ استغفار کنند

از این رو به نظر می‌رسد این افراد کم‌لطفی و کم‌توجهی کردند و سخنان امام(ره) باورشان نشده بود که در امتحان تجدید یا رفوزه شدند؛ باید کسانی که در فتنه 88 دچار آن خطاها شدند استغفار کنند چرا که با این تخلفات معلوم نیست در روز قیامت جوابی داشته باشند.

فارس: نظر شما راجع به تعدد کاندیداها چیست؟

خرازی: پرشوری لازم است و پرشوری به تعدد است؛ بنده با وحدت خیلی موافق نیستم هر کس می‌تواند وارد صحنه شود؛ چه کسی گفته باید دستوری یک نفر را انتخاب و به مردم تحمیل کرد؛ هر کس می‌تواند به تشخیص خود وارد صحنه شود و مردم هم با تشخیص خود انتخاب می‌کنند مردم تیزهوش‌تر از مسئولین هستند و بنده این تفکر را قبول ندارم که عده‌ای برای مردم آدم انتخاب کنند.

حال برخی خواستند ائتلاف کنند که این مسئله دیگری است اما اینکه به زور و اجبار وحدت داشته باشیم آن هم وحدت‌های سوری که به محض اینکه به قدرت برسند اولین دشمن سرسخت یکدیگر می‌شوند را قبول ندارم.

در انتخابات گذشته مگر غیر از این بود؟ وحدت‌های سوری شکل گرفت اما به محض اینکه به تشکیل دولت و کابینه رسید هتاک‌ترین و غیرقابل تحمل‌ترین نوع برخوردها به وجود آمد.

فارس: درباره جریان انحرافی چه نظری دارید با توجه به اینکه برخی معتقدند فتنه سال 92 را این جریان به وجود می‌آورد؟

خرازی: خیر بنده قبول ندارم؛ جریان انحرافی کوچکتر از این حرف‌هاست که بخواهد این کار را بکند.

*دنیای رمالیزم سیاسی به پایان رسیده است

فارس: شما بودن جریان انحرافی را قبول ندارید یا اینکه تبدیل به فتنه سال 92 شود؟

خرازی: نه بودن و نه تبدیل شدنش را به فتنه قبول ندارم؛ جریان انحرافی کوچکتر از این است که بخواهد در کشور فتنه ایجاد کند؛ کسانی که در این کشور هستند می‌دانند که دنیای رمالیزم سیاسی تمام شده است و اینها باید پاسخگوی حرکت‌های نابخردانه سیاسی خود باشند.

نظام ما قدرتمندتر از این است که کسی بخواهد نسبت به آن تجاوزی کند؛ از این رو بنده در روزی که اعلام خواهم کرد در تهران یک تجمع یک و نیم میلیونی داشته باشیم تا در واقع 9 دی قبل از انتخابات باشد و فتنه‌ای ایجاد نشود؛ کار ما همیشه برخورد با جرم است و بنده پیشگیری از جرم خواهم کرد؛ به همگان امید خواهیم داد که مردمی که 22 بهمن آمدند برای انتخابات هم خواهند آمد تا کسی جرأت نکند در انتخابات تصرف کند یا بازی درآورد.

به همین دلیل ما پرچم سبز ولایی را به عنوان پرچم انتخابات خود گرفته‌ایم تا کسی از این رنگ به عنوان پرچم تحریم یا انحراف استفاده نکند؛ بنده با صراحت می‌گویم پرچم انتخاباتی ما پرچم سبز است و رسماً هم گفته‌ام ما این پرچم را از فتنه‌گران یا منحرفین خواهیم گرفت و اجازه نخواهیم داد کسی از این پرچم سوءاستفاده کند و برای همین مطلب هم عمامه سبز دارم.

*شعارم «پارس اسلامی» است

 شعارم هم پارس اسلامی خواهد بود تا کسی از شعار ملی‌گرایانه علیه ملیت ما استفاده نکند، پارس اسلامی یعنی پیشرفت، آرامش، رفاه‌، سلامتی منجر به ستایش خداوند و اسلامی آن هم مشخص است و این چهار راهبرد اصلی دولت حزب‌الله خواهد بود.


طرح اصلاح تعطیلات رسمی ایران

$
0
0

تعطیلات رسمی !!

در طول یک دهه گذشته بارها بحث کاهش تعطیلات مطرح گشته ولی پس از مدتی با اعتراض و اختلاف و حساسیت های گروه های مختلف کنار گذاشته شده است.

پس چه باید کرد؟

بنظر می رسد با نظریه "اصلاح تعطیلات رسمی "بجای "کاهش تعطیلات رسمی "وارد موضوع شده و بتوان سریعتر این تغییرات و اصلاحات را اجرائی کرد.

احساس می شود در ایران یک بی نظمی در امر تعطیلات وجود دارد. که تمام مردم را کلافه کرده است. و یک موضوع غافلگیرانه دیگر نیز بین التعطیلی می باشد. از طرفی حذف تعطیلات نیز نشان از عدول از اعتقادات و اصول انقلاب اسلامی ایران و ملیت تصور می شود.

برخی روزهای تعطیل سمبلیک است و هیچ آداب و رسومی ندارد، مثل تعطیلی ۲۹ اسفند و یا روز ۱۲ فروردین. ولی بعضی از روزهای تعطیل دارای آداب و مراسم عبادی و ملی می باشد. مثل روز عید فطر و عاشورا و روز نوروز. که اگر فرضا تعطیل هم نباشد. مردم مسلمان ایران در این روز حتی اگر در کشور دیگری نیز باشند، آن روز را برای انجام مراسم عبادی و ملی به سرکار نخواهند رفت.

لذا در این خصوص پیشنهاداتی ارائه می شود، که تمام جوانب مردمی و سیاسی و عبادی و اقتصادی آن در نظر گرفته شده باشد.

 

۱- روز ملی شدن صنعت نفت ( ۲۹ اسفند) :

۲۹ اسفند روز گرامیداشت ملی شدن صنعت نفت می باشد. ولی برای بزرگداشت این روز در هیچ نقطه ای از ایران حتی یک مراسم تشریفاتی نیز برگزار نمی شود، فقط در برخی از شبکه های رادیوئی برای رفع مسئولیت چند گزارش تاریخی کوتاه اعلام می شود. پس تعطیلی برای چیست؟! و این تعطیلی چه خاصیتی برای گرامیداشت ملی شدن نفت دارد؟!!

پیشنهاد می شود هر چهار سال یکبار این روز تعطیل شود. و گرامیداشت آن به روز ۳۰ اسفند یعنی در سال کبیسه در نظر گرفته شود، چون موقع تحویل سال در سال کبیسه معمولا ساعت ۱۲ ظهر تا دو بعدازظهر است و اکثر مردم می خواهند در کنار خانواده باشند. و فاصله محل کار تا منزل نیز چند ساعتی می باشد. و عملا روز ۳۰ اسفند تعطیل و یا بین التعطیلی می باشد.

پس با اصلاح و تغییر تعطیلی روز ملی شدن نفت همه جوانب سیاسی و اقتصادی آن حل خواهد شد. هم از نظر اقتصادی این تعطیلی ضرری به مردم نمی زند، و هم از نظر سیاسی این روز بزرگ از تقویم حذف نشده است. و  هر ساله آخرین روز سال روز ملی شدن صنعت نفت در تقویم درج می شود، ولی هر چهار سال یکبار ، روز ۳۰ اسفند تعطیل می شود.

۲- روز جمهوری اسلامی ایران ( ۱۲ فروردین) :

۱۲ فروردین روز گرامیداشت تصویب جمهوری اسلامی توسط رأی قاطع مردم ایران بود. البته انتخابات و حماسه مردم در روز ۱۰ و ۱۱ فروردین بوده است، حال چرا روز ۱۲ فروردین را روز تعطیلی اعلام کرده اند. نمی دانم.

با تعطیلی این روز در هیچ مکان دولتی و مردمی مراسم و بزرگداشتی برگزار نمی شود، حتی اگر از ٪۵۰ درصد مردم بپرسند این روز چه روزی است، شاید نتوانند بدرستی جواب دهند. مردم ایران سالی یکبار در انتخابات شرکت می کنند و در اصل با شرکت در این انتخابات سالانه برای تمام موارد انتخابی خودبخود روز جمهوری اسلامی را بزرگداشت کرده اند.

ولی اگر روز ۱۲ فروردین تعطیل باشد ولی در انتخابات ملی ایران شرکت نکنند، بزرگداشت آن ابتر مانده است. وقتی با شرکت بیش از ۸۵٪ مردم در هر انتخاباتی مردم ایران حماسه می افرینند. آیا نیاز به تعطیلی این روز هست؟

پیشنهاد می شود هر ۱۰ سال یکبار این روز تعطیل شود ، تا هم از تقویم جمهوری اسلامی ایران حذف نگردد، و هم از ضرر اقتصاد این تعطیلی و بین التعطیلی مجاور این روز جلوگیری شود. یعنی در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۸ و ۱۴۱۸ تعطیل و مراسم و بزرگداشتی هر ده سال یکبار برگزار شود. ولیدر بقیه سالها در تقویم فقط ثبت شود.

۳- روز پنج شنبه :

هر هفته روز پنج شنبه در اکثر شهرها و بیشتر ادارات تعطیل می باشد. و این تعطیلی بخاطر صرفه جوئی در ایاب و ذهاب می باشد. یعنی ساعات کاری در طول هفته افزایش یافته و روز پنج شنبه تعطیل می شود.

اما مشکل از اینجا آغاز می شود. که اگر یک روز در هفته تعطیل باشد. ساعت کار اضافی نیز تعطیل می شود. و عملا در آن هفته چند ساعت کم کاری انجام می شود. مشکل دوم در روزی است که سه شنبه تعطیل باشد. و خودبخود چهارشنبه بین التعطیل می باشد. و ٪۵۰ درصد پرسنل به مرخصی خواهند رفت. و یعنی سه ضرر متوالی فرهنگی و اقتصادی به مملکت و مردم شریف ایران.

مشکل سوم، اگر تعطیلات رسمی در روز چهارشنه باشد. و یا شنبه هفته بعد، عملا سه روز متوالی در فصل کاری، تحصیلی و اقتصادی مردم وقفه ایجاد می گردد. در نظر بگیرید یک پروژه چند میلیاردی، هر دو هفته یکبار، سه روز تعطیلی باعث وقفه آن بشود، چه ضررهای چند برابری بخاطر تأخیر در اجرای پروژه به همان پرسنل شاغل و بیت المال و ایران اسلامی خواهد خورد.

پیشنهاد می شود اگر در طول هفته تعطیلی رسمی وجود داشت، خودبخود تعطیلی آخر هفته روز پنج شنبه حذف شود. و روز کاری این روز مثل یک روز رسمی باشد. ضمن اینکه صرفه جوئی ایاب و ذهاب و ساعات کاری در این هفته خودبخود انجام گرفته است.

 

 

    

 

 

سید باقر خرازی در اصفهان 23 / 1 /92

$
0
0
حضور کاندیدای ریاست جمهوری سید محمدباقر خرازی در اصفهان و حضور در نماز جمعه اصفهان و دیدار با اقشار مختلف مردم و همچنین دیدار با امام جمعه اصفهان حضرت آیت الله طباطبائی در عصر جمعه ۲۳/ ۱/ ۱۳۹۲.

سید باقر خرازی :

بنده نه اصلاح طلبم و نه اصولگرا.

چرا بنده کنار بروم ، دیگران کنار بروند.

 

الحاق شهر خوراسگان به اصفهان

$
0
0

امروز با تصویب الحاق شهر خوراسگان به شهر اصفهان ، پس از سالها انتظار مردم شرقاصفهان خوشحال و شادمان شدند.

شهر خوراسگان بصورت یک بیضی در داخل یک دایره بزرگ بنام اصفهان احاطه شده بود، هرچند بنظر می رسید مجزا هستند ولی بعد از خروج از شهر خوراسگان دوباره وارد شهر اصفهان یعنی فضای سبز اصفهان - باغ رضوان  اصفهان - میدان میوه و تره بار اصفهان ، شهرک های صنعتی اصفهان و فرودگاه اصفهان می شدیم.

با اجرای این مصوبه تغییرات زیادی صورت می گیرد:

امسال انتخابات شورای شهر بصورت یکپارچه در اصفهان و خوراسگان انجام می شود.

دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان به دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان تغییر نام می یابد.

قوانین شهرسازی و شهرداری شهر کوچک خوراسگان با قوانین شهر اصفهان تغییر می یابد.

حق انشعابات و مالیات و عوارض شهری تغییر می یابد.

جمعیت کلان شهر اصفهان ۲۰۰ هزار نفر افزایش یافت.

جذب سرمایه های شهری به سمت شرق اصفهان و خوراسگان.

افزایش قیمت زمین در خوراسگان.

 

 

 

 

زلزله در اصفهان در بامداد روز شنبه- مرکز زلزله حبیب آباد بخش برخوار - زلزله اهل لامرد فارس

$
0
0

 

"زلزله نصف جهان را جنباند "

اولین پس لرزه زلزله امروز شنبه در ساعت ۱۳.۴۹ با شدت ۲.۱ ریشتر مجددا حبیب آباد اصفهان را لرزاند. 

 

========================================

زلزله شدیدی در ساعت ۵۲ دقیقه بامداد روز شنبه حبیب آباد اصفهان را به لرزه انداخت.

 

مرکز زلزله در ۵ کیلومتری حبیب آباداصفهان و با شدت ۴.۱ ریشتر و در عمق ۸ کیلومتری زمین بوده است. این زمین لرزه در اصفهان ، برخوار ، گز ، دولت آباد ، زفره ، فرودگاه شهید بهشتی ، ورتون ، دستجرد، شاهین شهر، خمینی شهر، خوراسگان،  کاملا محسوس بود.

احتمالا مربوط به گسل زفره - قم می باشد.

از میزان خسارات ، تلفات و یا مجروحین احتمالی گزارشی مخابره نشده است.

 ==============================================================

 شهر حبیب آباد دارای طول جغرافیایی ۵۱درجه و۴۶دقیقه و۵۰ثانیهٔ شرقی و۳۲درجه و۴۹دقیقه و ۱۲ثانیه شمالی قرار دارد. محدوده شهری حبیب آباد ازجنوب به شهر اصفهان ازشمال به شهر کمشچه از شرق به مناطق کوهستانی واز غرب به شهر دولت آباد محدود می‌شود. این شهر در ۱۰ کیلومتری شمال شرقی شهر اصفهان واقع شده‌است.[

ازگذشته معمول ومرسوم بوده است که هر کس جایی را آباد ویا احداث می نموده کلمه ی آباد را به آخر اسم خود اضافه کرده و آن محل را به نام خود ثبت می کرده است.اما استاد محمد مهریار اعتقادی دیگر دارد. او در کتاب فرهنگ جامع خود با دلایلی اثبات می کند که نام این شهر در اصل هباد با های دو چشم که واژه ی کهن فارسی است بوده که بعد ها به اشتباه به حباد و حبیب آباد تغییر یافته است. وسپس اضافه می کند که هباد با هبه هم ریشه است. هبه صورت تغییر یافته ی واژه ی <هو اپه> huapa اوستایی است.به معنی جایی که آب وهوایی خوش وخوب دارد(هو=خوب واپ= آب).

 

============================================================ 

همچنین روز جمعه در شهرستان خور اصفهان زمین لرزه ای به شدت ۲.۱ ریشتر در ساعت  ۱۹.۱۰ اتفاق افتاده است. و زمین لرزه دیگری با شدت خفیف ۱.۲ ریشتر در زیبا شهر اصفهان درساعت ۱۳ حادث شده است.

 ==========================================================

 زلزله اهل لامرد فارس

زلزله ای به بزرگی ۵ ریشتر ساعت ۲.۱۱ بامداد شنبه ۳۱ / ۱ / ۱۳۹۲ اهل لامرد فارس را لرزاند.

 

اَهلشهری است در جنوب استان فارسایران. این شهر در بخش اشکناناز توابع شهرستان لامردقرار گرفته‌است [۱][۲].

نام قدیم این شهر کوچک نهل بوده‌است که نام پادشاهی است در روزگار ساسانیان. آثار بسیاری از سنگ و ساروج در این شهر وجود دارد که قدمت آن‌ها به ۱۵۰۰ سال پیش می‌رسد.

براساس اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران، شهر أهل در موقعیت ۵۳ درجه و ۳۵ دقیقه طول جغرافیایی درموقعیت ۵۳درجه و۳۵ دقیقه طول جغرافیایی و۲۷درجه و۱۰دقیقه عرض جغرافیایی قراردارد وازشمال درموقعیت ۵۳درجه و۳۵ دقیقه طول جغرافیایی و۲۷درجه و۱۰دقیقه عرض جغرافیایی قراردارد وازشمال به رودخانه مهران، ازجنوب به ارتفاعات کوه کلاسالار و بوچیر، ازشرق به روستای کدیانو ازغرب به روستای مزبهوو مــرکز بخش ختم می‌گردد. این شهر در ســه کیلومتری شرق اشکنان (مرکزبخش)، ۵۵ کیلومتری لامرد (مرکزشهرستان)،۱۷۵ کیلومتری جنوب غربی لارستان،۱۱۵ کیلومتری غرب بستکو۳۷۵ کیلومتری جنوب شیرازواقع است. شهر اهل از سمت غرب به بخش جناحاستان هرمزگان محدود است . با باز شایی راه زین الدین-کنار سیاه و خنجو بخش اشکنان و شهرستان لامرد به بخش جناح متصل و فاصله آن از بندرعباس به شکل چشم گیری کاهش خواهد یافت.

آب وهوای آن گرمو خشکاست که حداقل دمای آن در زمستانبه ۵/۶ درجه سانتی گراد وحداکثر دمـای آن در تابستانبه ۵/۴۵ درجه سانتی گراد می‌رسد، مــیزان بارندگی دراین شهر از۱۰۵تا۱۲۹میلی مترمتغیر است. درصد رطوبت هوا حداقل ۱۷٪ وحداکثر به ۶۰٪ می‌رسد. درتابستان براثر وزش بادهای موسومی که درمحل به آن باد کوشمــی گویند وازطرف دریای عمانو هندمی‌وزد باعث ریزش باران‌های موسومی به نام حـمنه(Hamena) می‌گردد. ارتفاع اهل ازسطح دریا ۸۵۰ تا ۹۰۰متر ودمـــای متوسط آن ۲۴درجه سانتی گراد می‌باشد.

وسعت حوضـــه استحفاضی شــهر ۶۴ کیلومتر و وسعت محدودهٔ خدماتی آن ۱۰ کیلومتر مربع می‌باشد این شهر دارای ۱۶۰۰خانوار و ۷۵۰۱ نفر جمعیت بوده که میـزان رشد سالانه جمعیت آن ۹/۳ است

 

 =======================================================

 

بزرگترین و قویترین زلزله های جهان

$
0
0
قويترين زمين لرزه هاي دنيا از زمان اختراع لرزه نگارهاي دقيق

1- قويترين زلزله تاريخ از زمان اختراع دستگاههاي لرزه نگاري دقيق در 22 مي 1960 در شيلي به بزرگاي 9.5 درجه در مقياس ريشتر اتفاق افتاد که هزار و 655 کشته، 3 هزار مجروح و 2 ميليون آواره برجاي گذاشت.
براساس گزارش کورييره دلا سرا، سونامي که اين زلزله توليد کرد در هاوايي 61 قرباني گرفت. در آن زمان هنوز سيستمهاي هشدار وجود نداشتند و هنوز کسي نمي دانست که دريا لرزه مي تواند از سراسر اقيانوس عبور کند. اين سونامي در ژاپن 138 نفر و در فيليپين 32 کشته برجاي گذاشت.
2- دومين زمين لرزه شديدي که تاکنون ثبت شده است در 28 مارس 1964 در آلاسکا اتفاق افتاد. کانون زمين لرزه در منطقه "پرنس ويليام ساوند"به بزرگاي 9.2 ريشتر بود. 113 نفر در اثر سونامي و 15 نفر در اثر زلزله جان باختند. در نزديکي جزيره "مونتاگو"، زمين 13 تا 15 متر از جا برخاست. در خليج "والدز"، موج دريا لرزه به ارتفاع 67 متر رسيد و 15 نفر در سواحل کاليفرنيا و اورگان کشته شدند و در کوبا و پرتوريکو نيز امواج بلند غيرعادي مشاهده شد.
3- زلزله 26 ژانويه 2004 دو دقيقه پيش از ساعت 8 بامداد به وقت محلي زلزله اي به شدت 9.1 ريشتر سوماترا را لرزاند. منطقه شمال غربي اين جزيره کاملا ويران شد. سونامي حاصل از اين زلزله تا به تايلند، سواحل سريلانکا، هند و سومالي نيز رسيد و در مجموع 230 هزار نفر کشته برجاي گذاشت. هرچند برخي آمارها حکايت از 300 هزار قرباني دارند.
4- زلزله 4 نوامبر 1952 در ساحل جنوب شرقي جزيره روسي "کامتچاکا"زلزله اي به شدت 9 درجه ريشتر رخ داد. هيچ خبري از تعداد قربانيان اين زلزله منتشر نشده است اما در هاوايي سونامي حاصل از آن موجي به بزرگي 3 متر ايجاد کرد.
5- زلزله 11 مارس 2011 در ژاپن به بزرگي 8.9 ريشتر
طبقه بندي شديدترين زلزله ها بر اساس تعداد قربانيان از ابتداي تاريخ
1- بيش از 800 هزار نفر قرباني در زلزله 8 ريشتري 23 ژانويه 1556 در شانژي چين
2- بين 250 تا 700 هزار نفر قرباني در زلزله 7.5 درجه ريشتر در "تانگشان"چين در 28 جولاي 1976

3- زلزله 22 مي 1960 در شيلي به بزرگاي 9.5 درجه در مقياس ريشتر اتفاق افتاد که هزار و 655 کشته برجاي گذاشت.
4- 250 هزار کشته در زلزله "آنتيکيا"در نزديکي ترکيه 21 مي 528 که احتمالا 8 ريشتر بوده است.
5- زلزله 16 دسامبر 1920 در "گانسو"چين با بزرگاي احتمالا 7.8 ريشتر 235 هزار کشته برجاي گذاشت.
6- در زلزله همراه با سونامي سوماترا در 26 دسامبر 2004 تعداد 230 هزار کشته ثبت شد.
7- زلزله 7 ريشتري 12 ژانويه 2010 در "پورتو پرنس"هائيتي سبب مرگ 223 هزار کشته شد.

 

 

 

==========================================================

پیش بینی زلزله در آینده نزدیک:

مرکز زلزله شناسی امارات متحده عربی پیش بینی مرکز زمین شناسی آمریکا را فقط شایعه دانست و اعلام کرد که زلزله به این بزرگی را نمی شود پیش بینی کرده است.بر اساس اعلام این مرکز قدرت اولیه این زلزله 10 ریشتری می‌تواند کل منطقه را به طور کامل تخریب و در عمق زمین دفن کند.

به گزارش حوادث دات نت ،مرکز زمین شناسی آمریکا از پیش بینی وقوع زلزله‌ای بسیار بزرگ در منطقه خاورمیانه بین 25 تا 30 آوریل (5 تا 10 اردیبهشت) خبر داد.بر اساس گزارش این مرکز گسل بزرگی در عمق 20 کیلومتری زمین از جنوب شرق ایران به سمت کشورهای خلیج فارس به حرکت درآمده و گسل دیگری از سمت شرق ایران به سمت کشورهای پاکستان، هند و شرق آسیا خواهد رفت که باعث ایجاد زلزله‌ای به بزرگی 9 تا 10 ریشتر خواهد شد.

بر اساس اعلام این مرکز قدرت اولیه این زلزله 10 ریشتری می‌تواند کل منطقه را به طور کامل تخریب و در عمق زمین دفن کند.مرکز زمین شناسی آمریکا همچنین نسبت به پس لرزه‌های این زلزله به قدرت 5 ریشتر در جنوب عراق، کویت، قطر، امارات، شرق و مرکز عربستان و شمال شرق عمان هشدار داد که همین پس لرزه‌ها می‌تواند نابودی زیرساخت‌های این کشور‌ها از جمله جاده‌ها، خیابان‌ها، پل‌ها، نیروگاه‌ها، ایستگاه‌های برق، تلفن، فرستنده‌های تلویزیونی، اینترنت، آسمان‌خراش‌ها، برج‌ها و کلیه تاسیسات عمومی این کشور‌ها را نابود کند.همچنین این مرکز هشدار داده است که این زلزله سبب وقوع یک سونامی خطرناک خواهد شد.

هنوز ساعتی از انتشار این خبر به نقل از الوطن نگذشته بود که دکتر مهدی زارع، معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در پاسخ به این که آیا ممکن است چنین اتفاقی رخ بدهد، به خبرآنلاین گفت: امکان وقوع چنین حادثه‌ای بسیار بعید است چرا که اصلا پتانسیل زلزله 10 ریشتری وجود ندارد.

او گفت: بزرگترین زلزله ثبت شده تاریخ، زلزله‌ 9.5 ریشتری بود که در 22 ماه می 1960 در شیلی اتفاق افتاد. این زلزله مربوط به فرورانش بوده که در اقیانوس آرام اتفاق افتاده است.

به گفته زارع امکان وقوع چنین زلزله ای در خاورمیانه وجود ندارد: اگر این پیش‌بینی درباره اقیانوس آرام شده بود باز هم می‌توانستیم بگوییم احتمال دارد اتفاق بیفتد اما در خاورمیانه امکان وقوع زلزله‌ای با این ابعاد وجود ندارد.

همچنین مرکز زلزله شناسی امارات متحده عربی پیش بینی مرکز زمین شناسی آمریکا را فقط شایعه دانست و اعلام کرد که زلزله به این بزرگی را نمی شود پیش بینی کرده است.

 ===============================================================

به گزارش ایلنا، به نقل از روزنامه الوطن آمریکا، مرکز زمین شناسی آمریکا از پیش بینی وقوع زلزله‌ای بسیار بزرگ در منطقه خاورمیانه بین ۲۵ تا ۳۰ آوریل (۵ تا ۱۰ اردیبهشت) خبر داد.

بر اساس گزارش این مرکز گسل بزرگی در عمق ۲۰ کیلومتری زمین از جنوب شرق ایران به سمت کشورهای خلیج فارس به حرکت درآمده و گسل دیگری از سمت شرق ایران به سمت کشورهای پاکستان، هند و شرق آسیا خواهد رفت که باعث ایجاد زلزله‌ای به بزرگی ۹ تا ۱۰ ریشتر خواهد شد.

بر اساس اعلام این مرکز قدرت اولیه این زلزله ۱۰ ریشتری می‌تواند کل منطقه را به طور کامل تخریب و در عمق زمین دفن کند.

مرکز زمین شناسی آمریکا همچنین نسبت به پس لرزه‌های این زلزله به قدرت ۵ ریشتر در جنوب عراق، کویت، قطر، امارات، شرق و مرکز عربستان و شمال شرق عمان هشدار داد که همین پس لرزه‌ها می‌تواند نابودی زیرساخت‌های این کشور‌ها از جمله جاده‌ها، خیابان‌ها، پل‌ها، نیروگاه‌ها، ایستگاه‌های برق، تلفن، فرستنده‌های تلویزیونی، اینترنت، آسمان‌خراش‌ها، برج‌ها و کلیه تاسیسات عمومی این کشور‌ها را نابود کند.

همچنین این مرکز هشدار داده است که این زلزله سبب وقوع یک سونامی خطرناک خواهد شد.

 

--------------------------------------------------------------------------------------------==============

 

محققان ژاپنی معتقدند که زمین احتمالا در آینده با وقوع زمین لرزه بسیار پر قدرت 10 ریشتری مواجه خواهد شد که خسارات شدیدی درپی دارد.

به گزارش ایسنا، «تورو ماتسوزاوا» محقق مرکز تحقیقات پیش بینی زلزله و فوران آتشفشانی دانشگاه هوهوکو تأکید می کند: انرژی زمین لرزه احتمالی 10 ریشتری آینده، 30 برابر قوی تر از زلزله 9 ریشتری است که ماه مارس 2011 بخش هایی از شمال شرق ژاپن را لرزاند.


به گفته «ماتسوزاوا»، این پیش بینی به معنای قطعی بودن وقوع زمین لرزه 10 ریشتری نیست، چراکه چنین زلزله پر قدرتی هر 10 هزار سال یکبار روی می‌دهد.

چنین زمین لرزه ای باعث لرزش زمین بمدت یک ساعت شده و خطر وقوع سونامی پر قدرتی را در پی خواهد داشت که این سونامی چند روز بطول انجامیده و خسارات بسیار زیادی بر جای می گذارد.






قدرتمندترین زمین لرزه‌ای که تاکنون به ثبت رسیده است، زلزله 9.5 ریشتری در جنوب شیلی است که در سال 1960 میلادی روی داد.

آیا امکان دارد حیات موجودات روی زمین ، با یک زلزله شدید و سونامی نابود شود ؟

 

 

 

 

Viewing all 223 articles
Browse latest View live